بررسي درمان شناختي رفتاري بر مشكلات بين زوجين

دسته بندي : کالاهای دیجیتال » رشته علوم اجتماعی (آموزش_و_پژوهش)
مقدمه    1
پيشينه تحقيق    3
روش پژوهش    4
هدف و روش اجرا    4
بحث و نتيجه گيري    6
منابع فارسي    12

مقدمه
ازدواج رابطه اي انساني، پيچيده، ظريف و پوياست و از ويژگي هاي خاصي برخوردار است. در جوامع امروز زندگي انسان ها در تمامي ابعاد دستخوش تغييرات سريع و شگرفي شده است. ازدواج و زندگي زناشويي نيز از اين قاعده مستثني نيست. هرچند ازدواج به عنوان نهادي جهاني باقي مانده است، ولي اهداف و انتظارات و نحوه شکل گيري آن بر اثر تغييرات مختلف اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي در طول زمان تغيير کرده است
در گذشته، همسران به وسيله والدين انتخاب مي شدند و ازدواج قرارداد بين خانواده ها بود. همچنين ازدواج وسيله تنظيم رفتار جنسي، توليد نسل، حفظ وضعيت اقتصادي و اجتماعي خانواده و نياز جامعه براي تثبيت خانواده بود. با تغيير و تحولات اجتماعي و اقتصادي، اساس ازدواج از قرارداد بين والدين به انتخاب همسر و آزادي انتخاب تغيير کرد و علاوه بر مسائل اجتماعي و اقتصادي، جاذبه رومانتيک و نيازهاي شخصي اساس انتخاب همسر شد.
هدف ازدواج نيز از ارتباط اجتماعي و خانوادگي، به ارضاي نيازهاي عاطفي- رواني شخصي تغيير پيدا کرد. در جوامع امروز دلايل اساسي ازدواج عمدتاً عشق و محبت، داشتن شريک و همراه در زندگي، ارضاي انتظارات عاطفي- رواني و افزايش شادي و خشنودي است ( برنشتاين،1380 ؛ براون، 1990؛ نوابي نژاد، 1380
 تغيير اساس و اهداف ازدواج مستلزم تغيير انتظارات، وظايف و نقش ها و افزايش مهارت همسران براي تحقق اين اهداف و نيازهاست. افزايش طلاق و نارضايتي زناشويي نشان دهنده نياز همسران به مداخلات و آموزش هاي تخصصي در اين زمينه است. مطالعات و تجارب باليني نشان مي دهد که در جامعه معاصر، زوج ها مشکلات شديد و فراگيري را در هنگام برقراري وحفظ روابط صميمانه و سازگاري با يکديگر تجربه مي کنند.
 ايجاد و حفظ روابط صميمانه در جريان ازدواج يک مهارت و هنر است كه علاوه بر سلامت رواني و تجارب سالم اوليه نيازمند کسب مهارت ها و انجام وظايف خاصي است. براي افزايش صميميت سازگاري زوجين رويکردهاي متعددي، از قبيل رويکرد روان تحليلي، شناختي- رفتاري، رشدي، ارتباط درماني، دلبستگي و روابط شيء، متمرکز بر عواطف و رواني- آموزشي ارائه شده است. هر رويکردي براساس تبيين هاي خاص خود روش هاي درماني و آموزشي خاصي را براي افزايش صميميت زناشويي ارائه داده است.رويکرد شناختي- رفتاري[3] از جمله رويکردهايي است که براي افزايش صميميت زوجين به کار رفته است.
رويکرد شناختي- رفتاري، ترکيبي از نظريات رفتاري- شناختي و الگوي تبادل اجتماعي است. مباني نظري اين رويکرد تلفيقي از نظريه هاي ليبرمن، استوارت،جاکوبسون، مارگولين، گاتمن، پترسون، برنشتاين، بک و اليس است. اين رويکرد مشکلات زناشويي، از جمله صميميت را نتيجه مهارت هاي ناکارآمد همسران در برقراري ارتباط، ناتواني در حل مؤثر مشکلات و تعارضات، انتظارات و باورهاي غيرمنطقي و تبادلات رفتاري منفي مي داند. رفتار درماني با اين موضوع که زوجين چگونه رفتار ناکارآمد را ياد مي گيرند و چگونه رفتار به وسيله تقويت ها و تنبيه هاي بيروني تداوم مي يابد، سروکار دارد.
رفتار درماني زوجين عموماً براين موضوع كه زوجين چگونه مي توانند راههاي جديد تقويت بيشتر و تنبيه کمتر را ياد بگيرند، تأکيد مي کند(گلدنبرگ، 2000). اين رويکرد بر حل مسأله و برقراري مهارت هاي ارتباطي تمرکز مي کند (گلادينگ، 1382). براساس الگوي تبادل اجتماعي، افراد رابطة صميمانه را تا زماني که اين رابطه به اندازه کافي و با توجه به پاداش ها و هزينه ها رضايت بخش باشد، حفظ مي کنند.
اصل تقابل اساس فنون درماني مختلفي است که تحت عنوان تبادل رفتاري قرارمي گيرد. تبادل رفتاري به روش هايي اشاره مي کند که سبب افزايش رضايت و خشنودي همسران از رابطه مي شود(برنشتاين، 1380، يانگ و لانگ، 1998).
عوامل شناختي نيز در درک مسائل زناشويي و تغيير رابطه اهميت زيادي دارد. زوجين مجموعه اي از انتظارات، باورها و تصورات خيالي مربوط به صميميت را كه عمدتاً غير واقع بينانه است و منجر به کاهش صميميت و رضايت مي شود، در پيوند زناشويي وارد مي كنند.در نظريه هاي شناختي، الگوهاي اسنادي مورد توجه خاص قرارگرفته است. براساس اين الگو، استنتاج هاي افراد از مشاهده رفتارهاي همسرشان به طور جدي بر رضايت آنان تأثير دارد. علاوه براين، باورهاي غير منطقي، خطاهاي شناختي و باورهاي غيرواقع بينانه نيز در رابطه با زوجين بررسي شده است(برنشتاين، 1380؛ گلدنبرگ، 2000).
جين معمولاًً با شکايت هاي فراگير و تعارض حل نشده براي درمان مراجعه مي کنند. روش هاي تغيير رفتار و شناخت اغلب باعث مثبت شدن رابطه مي شود، ولي ممکن است مجموعه اي از تعارض هاحل نشده باقي بماند. وجود مشکلات و تعارض حل نشده اغلب باعث مي شود تقابل منفي روي دهد. بدون شک تعارض مانعي بر سرراه تداوم رابطه خواهد بود. مهارت هاي حل مشکل و تعارض، شامل مجموعه اي ساختارمند از تعاملهاست که براي حل تعارض در همسران طرح شده است.
   بسياري از پژوهش ها آموزش حل مشکل را به نحوي موفق در درمان ناهماهنگي هاي زناشويي به کار برده اند. برنشتاين و همکارانش تأثير ترکيب يک برنامه حل مشکل را با آموزش ارتباط در کاهش درماندگي زناشويي اثبات کرده اند. جاکوبسون با استفاده از راهبرد حل مشکل، تغييرات مثبتي را در زوجين ايجاد کرده است. در مجموع، پژوهش ها حمايت تجربي قابل توجهي را براي اثرمندي رويکردهاي حل مشکل در درمان ناهماهنگي هاي زناشويي فراهم مي سازند(برنشتاين،1380).
علاوه براين، مشکلات مربوط به صميميت معمولاً در نتيجه شکست در روابط است. ميزان صميميت به توانايي همسران براي انتقال روشن، صحيح و مؤثر افکار، احساسات، نيازها و خواسته هايشان بستگي دارد. بنابراين، يادگيري ارتباط کارآمد، گام مهمي در فرآيند ايجاد و يا افزايش صميميت و سازگاري است. به طور کلي، درمان هاي شناختي- رفتاري در کار با زوج ها، اهداف افزايش تقويت کننده ها و تبادل مثبت، آموزش مهارت هاي ارتباط، حل مشکل و تعارض و تغيير الگوهاي فکري مخرب را دنبال مي کند(يانگ و لانگ، 1998، گلدنبرگ، 2000).
پيشينه تحقيق
پژوهش‌هاي فراتحليلي اندازه اثر براي درمان مشكلات زناشويي در شيوه زوج درماني رفتاري 76/0، شناخت درماني 61/0 و آموزش ارتباط 90/0 را نشان مي‌دهد(دما و اسكوبل، 1995).
در کشور ما کانون خانواده و ازدواج به دليل مسائل خاص فرهنگي و ارزشي، اهميت بيشتري در مقايسه با کشورهاي غربي دارد، لذا تلاش براي استحکام و تداوم خانواده و ارضاي نيازهاي عاطفي و رواني اعضا، بويژه همسران در چارچوب خانواده از اهميت بيشتري برخوردار است. علاوه براين، به دليل اهميت و نقش خانواده در فرهنگ ايران، وجود مشکلات، تعارض ها و نهايتاً از هم پاشيدگي خانواده مي تواند آثار زيانباري بر زوجين، فرزندان و جامعه در مقايسه با سايرکشورها داشته باشد. بسياري از رويکردهاي درماني و آموزشي در حوزه خانواده و ازدواج در کشورهاي غربي تدوين، آزمايش و اجرا شده است. در کشور ما با وجود نياز مبرم، کاربرد اين رويکردها بررسي و آزمايش قرار نشده است.

بحث و نتيجه گيري
ازمجموعه نتايج مي توان استنباط نمود که :
آموزش گروهي زوجين براساس نظريه شناختي -رفتاري ميزان صميميت زناشويي را افزايش داده است.
روش شناختي- رفتاري مهارت محور است وسعي دارد که مهارت هاي شناختي، حل مسأله و تعارض، برقراري ارتباط و اصول رفتار و مبادله درست را به زوجين آموزش دهد. تحقيقات متعددي در ايران و خارج در ارتباط با كاربرد روش هاي شناختي- رفتاري بر روابط زناشويي انجام شده است. پژوهش هاي فراتحليلي اندازه اثر براي حل مشکلات زناشويي در شيوه زوج درماني رفتاري را 76/0، شناخت درماني را 61/0 و آموزش ارتباط را 90/0 گزارش کرده است(دماواسکوبل، 1995). جاکوبسون و همکاران (1987) ميزان اثربخشي زوج درماني رفتاري که در آن مهارت هاي برقراري ارتباط و مبادله رفتاري را آموزش داده بودند طي دوره دو سال ارزيابي نمودند. نتايج نشان داد که ميزان خشنودي زناشويي زماني که به صورت ترکيبي از مهارت هاي حل مسأله، برقراري ارتباط و مبادله رفتاري اجرا مي شود، بيشتر از زماني است که فقط يکي از اين مهارت ها استفاده مي شود(به نقل از: دماواسکوبل، 1995).
نتايج اين پژوهش با پژوهش هاي مربوط به کاربرد عملي مهارت هاي ارتباط صميمانه گوردون (1999) و دورانا (1999) هماهنگ است. اين برنامه روش رواني- آموزشي جامعي براي افزايش خودآگاهي و توسعه توانايي براي حفظ روابط صميمانه است و از رويکردهاي شناختي- رفتاري نيز استفاده مي کند. مهارت هاي آموزش ارتباط مؤثر ومهارت هاي حل تعارض و افزايش تعامل بهتر را شامل مي شود. اکثرمطالعات مربوط به اين روش، تقويت و حفظ ارتباط صميمانه ميان زن و شوهررا به اثبات رسانده است(گوردون و دورانا، 1999، جاکوبوسکي، 2004).
نتايج تحقيق اوليا(1384) نشان مي‌دهد كه آموزش غني‌سازي زندگي زناشويي صميمت زوجين را افزايش مي‌دهد. همچنين نتايج تحقيق اعتمادي (1384) نيز نشان داد كه زوج درماني مبتني برشناختي- رفتاري ميزان صميمت زناشويي را افزايش مي‌دهد. تحقيق انجام شده در ايران نيز با نتايج اين پژوهش همخواني دارد.
 در اين پژوهش، از فنون ومهارت هاي شناختي، ارتباطي، رفتاري و حل تعارض براي افزايش صميميت استفاده شد كه به تفكيك بررسي مي شود.

دسته بندی: کالاهای دیجیتال » رشته علوم اجتماعی (آموزش_و_پژوهش)

تعداد مشاهده: 3409 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.docx

فرمت فایل اصلی: docx

تعداد صفحات: 13

حجم فایل:65 کیلوبایت

 قیمت: 20,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل