پاورپوينت فرش تركمن و تاملي بر نقوش فرش تركمن

دسته بندي : کالاهای دیجیتال » رشته نساجی (آموزش_و_پژوهش)


چكيده 
مقدمه
فصل اول :
سوابق تاريخي
ساختار
طرحهاي رايج
رنگبندي
رنگرزي
فصل دوم :
تاملي بر نقوش فرش تركمن
برخي مفاهيم در فرشهاي تركمن
مصاحبه با برخي صاحبنظران و تجار
چگونه در نقوش فرش تركمن نوآوري كنيم
نتيجه گيري
فهرست منابع و مأخذ
عكسها
چكيده
فرش آئينه اي زنده از فرهنگ ترکمنها در طول تاريخ و از جمله نشانه هاي فرهنگ و تمدن عميق و تنومندي است که نه تنها در مقابل هجوم بيگانگان و اقوام مختلف داخلي و خارجي سخت و مقاومت کرده بلکه به گونه اي رفتار نموده، فرهنگ تحميلي بيگانه را در خود حل کرده است و به آن سيماي ترکمني بخشيده تا آنجا که تاريخ ياد مي کند، ترکمن با فرش و فرش با ترکمن شهرت داشته است. فرش همچون درختي است که ريشه در ژرفاي خاک صحرا و شاخه اي در بلنداي کوههاي البرز و سايه بر سر مردمي وارد مي کند که قرنهاست از نسلي به نسل ديگر انتقال داده و به همراه خود حمل کرده و با آن زندگي مي کنند و با آن انس و محبت دارند.

فرش ترکمن با وجود گسترش صنايع ماشيني همچون فرش کاشان يا اصفهان که بستر دلپذير انساني را مورد هجوم و يورش قرار داده، جايگاه طولاني و خاص خود را در کانون خانواده حفظ کرده، چرا که کيفيت استثنائي اين کالاي نفيس و لوکس موجب گذر آن از مرزهاي تاريخ به زمان حال شده و به آينده نيز امتداد خواهد داشت. در اين بررسي سعي مي کنيم چالشهاي فرش دستباف ترکمن را به تصوير بکشيم و جنبه هاي مختلف آن را از ديدگاه هنر مورد ارزيابي قرار دهيم؛ سپس راه حلهاي رشد و توسعه آن پيشنهاد مي دهيم بدان اميد که مورد استفاده دست اندرکاران اين هنر صنعت گهربار قرار گيرد.
مقدمه
از موارد بسيار مهمي كه همواره در شكل گيري هنر جوامع گوناگون نقش غير قابل انكاري داشته فرهنگ است. يكي از معاني فرهنگ را مي توان مجموعه باورها و سنت هاي مشترك جامعه دانست. بر اين اساس هنگامي كه صحبت از هنر به ميان مي آيد    نمي توان فرهنگ را ناديده گرفت. در واقع ابتدا بايد بنيان هاي اصلي و خاستگاه هاي واقعي هنر را شناسايي كرد و شايد بتوان گفت فرهنگ مهم ترين آنهاست.

ايران به عنوان يكي از قديمي ترين تمدن هاي شناخته شده جهاني داراي فرهنگي غني و سرشار است. اين فرهنگ برگرفته از اسطوره ها، باورها و سنت هاي كهن اين سرزمين است كه به عنوان چشمه اي زاينده، همواره جاري بوده و خواهد بود.
هنرهاي گوناگوني كه در تاريخ چند هزار ساله اين كشور به وجود آمده و به شكل زباني براي بيان و انتقال مفاهيم پيچيده به مخاطب به كار رفته است از بطن چنين فرهنگي پديد آمده اند. بارزترين نمونه اين هنرها را مي توان هنر قالي و نقش قالي دانست كه صدها سال موجب شگتفي هنر دوستان سراسر دنيا بوده است.

ترکمن های ایران در منطقه ترکمن صحرا واقع در مرز شمالی ایران و جمهوری ترکمنستان و همچنین در قسمت شمال شرقی خراسان زندگی می کنند. اغلب ترکمنهای ایران را طوایف یموت، گوکلان، سالیر و همچنین ساریق و تکه تشکیل می دهند.
مردم ترکمن اگر چه اصالت خود را حفظ کرده اند، سنتهای فراوانی را چه در جنگهای قبیله یی، چه در جنگ با همسایگان و چه تحت تأثیر فرهنگ های مسلط همسایگان از دست داده اند، به طوری که پیگیری تاریخ آنان کار آسانی نیست.

این قوم بیش از هر کالایی به فرش های خود علاقمند بوده و آنها را به شکل ها و اندازه های گوناگون می بافته اند تا نیازهای متنوع زندگی کوچ نشینی و نیمه کوچ نشینی را برآورد، نمادهای آن نوع زندگی را یادآوری کند و مایه ی شادی زندگی کوچ نشینی باشد.
بنیاد اقتصادی زندگی اغلب ترکمن ها، مثل همه ی عشایر، دامداری است. با وجود این، اوضاع جغرافیایی و سیاسی گاه امکانات بهتری مثل کشاورزی را فراهم می آورد.

زنان عشایر و از جمله ترکمن ها در انواع بافته ها چنان کاردان و مسلط بودند که با ساده ترین ابزارها مجموعه ی متنوع و شگفت انگیزی را ایجاد می کردند که گاه، به ویژه هنگام عروسی، بر روی شتر و اسب به نمایش گذاشته می شد. در عین حال، همین فرش ها، هر اندازه با دقت و زیبا بافته شده بود، زیر دست و پا و در زندگی گذرا و ناپایدار و در عین حال پر غرور و حادثه ی ترکمن ها از بین می رفت. به همین دلیل، تنها نمونه هایی باقی مانده است که یا پیشامد یا دست بیگانه یی که با اعجاب و تحسین به سوی آنها رفته، انواع قابل توجهی را از گزند روزگار نگه داشته است. کهنه ترین این نمونه ها از قرن دوازدهم هجری (هیجدهم میلادی) عقب تر نمی رود، و به همین دلیل، تاریخ قالی ترکمن اساساً روشن نیست.

از میان قبایل مختلفی که قالیبافی در آنها رواج داشته است (در قرون گذشته) فقط نام سه قبیله کهنه به جای مانده که از قالیبافی آن سختن رفته است: سالور، چدر (جولدر، دولدر) و ایمدلی (ایمور، المور).

كهنه ترين و عمده ترين قالیهای ترکمن از قرن نوزدهم میلادی، باقی مانده است. در عین حال که بافت قالی در بین برخی از قبایل ترکمن تأیید نشده است، چندین قبیله که قدیمتر، بزرگتر و نیرومند تر از همه هستند قالی می بافته اند.

ایلهای بزرگی چون سالور، تکه (که منشعب از ایل سالور است) ساریک، یموت و ارساری و چدر از قدیمترین ایلاتی بوده اند که قالیبافی در آنها رواج داشته است و هر کدام از آنها نقوش مربوط به قبیله خود (توتم) داشته اند.

تاریخ قالی ترکمن انعکاسی از تاریخ این قوم است. همچنان که در مورد تاریخ هیچ قبیله یی نمی توان با اطمینان سخن گفت، بیان تاریخ قالی ترکمن نیز خالی از اشکال نیست الگوی کلی قالی ترکمن نشان از تحولات شدید ندارد، زیرا به صورت نقش های تکراری باقی مانده است.

این نقش ها در ایران بیش از ششصد سال سابقه دارند و در بسیاری از مینیاتورهای قرن هفتم هجری به بعد منعکس شده اند. از آنجا که کهن ترین قالی به دست آمده ی جهان نیز دارای نقش های تکراری است، باید پذیرفت که نقش های ترکمنی در یک مرحله ی ابتدایی باقی مانده اند.


تار و پود قالیهای ترکمنی در بعضی از موارد از پشم است و آنها از پشم گوسفندان خود برای بافتن چنین فرشهایی استفاده می کنند. قالی ترکمن را زنان بر روی دار افقی و در درون چادر می افند، در نتیجه بافت قطعات کوچکتر، رواج دارد. علاوه بر قالی، انواع دیگری از بافته های فرش و گلیم گونه نیز که عمدتاً کاربرد ویژه ای دارند در مناطق ترکمن نشین تولید می گردد که از آن جمله می توان به خورجین، آلمالیق و اجاق باشی اشاره کرد.

امروزه ترکمنها، بیشتر به بافت پشتی قارچین مشغولند و تقریباً انواع دیگر بافته ها را به فراموشی سپرده اند و اغلب به بافت یک نوع قالیچه مشغولند. گاهی برخی بافنده ها از سر تفنن کیفهایی هم برای خانمها می بافند. امروزه پلاس یا گلیم خیلی کم بافته شده و اجاق باشی یا آلمالیق دیگر بافته نمی شود.
بهترین بافته های قالی ترکمن مربوط به "ایل تکه" است. تعداد بافته های ایل تکه کمتر از بافته های دو طایفه یموت است، آتابای در کیفیت بافندگی سپس از تکه قرار دارد و بیشترین حجم قالی را تولید می کند. جعفربای سپس از آتابای قرار دارد و تولید آنهم کمتر است.

نوع گره قالیهای ترکمنی هم ترکی و هم فارسی است. ایل تکه بیشتر از گره ترکی استفاده می کند ولی در سایر مناطق گره فارسی هم استفاده میشود.
شیرازه متصل در قالیهای ترکمنی به کار می رود و گلیم بافی فرشهای آنها از نوع فارسی است. بیشتر قالیهای ترکمن از نوع درشت باف هستند ولی در ایل تکه که بیشتر از ابریشم استفاده می کنند، ریز بافی تا حد رجشمار 40 و 50 دیده می شود. مهمترین ویژگی فنی بافت قالی آنها تک پوده بودن قالی آنها است (تک پود نازک) که به همراه قالیچه های بلوچ از بارزترین نمونه های این شیوه در این زمان هستند.
به طور کلی می توان گفت فرش های ترکمن تخت باف هستند.

نقشه های ترکمنی اصیل همه تکراری هستند، یعنی از تکرار یک یا چند نقشمایه شکل می گیرند. "جان تامپسن" ویژگی نقوش قالی ترکمن را اینگونه توصیف می کند:
ویژگی بافت ترکمن "گل" است. هر کسی روزگاری عملاً دراین اندیشه رفته است که این نقش های دقیق چه معنایی دارد. اغلب نظریه ها می گویند که نقش های قالی ترکمن نشانه چیزی است، از جمله نظام آبیاری و مزارع، چادرهای یک اردو، و انواع گل. اندیشه ی دیگر این است که نقش های ترکمن از طرح های در هم رفته و رایج دوره ی تیموری گرفته شده است. این نظریه مبتنی بر شباهت گل های ترکمنی است با نقش های قالی هایی که در مینیاتورها تصویر شده است. متاسفانه شباهت فقط سطحی است ...

نقش های تمرکز یافته از جمله نیلوفر آبی، شقایق، ابر، موج و نمونه های دیگر رایج هنری از شرق به هنر آسیای مرکزی راه یافته اند. آنها را از قرن نهم هجری (پانزدهم میلادی) در قالی ترکمن واز قرن دهم هجری (شانزدهم میلادی) در قالی های ایرانی می توان دنبال کرد....
به عقیده او ترکمنها نقشها را متمرکز (درهم فشرده) می کرده اند. انزوای فرهنگی آنان را در حفظ طرحهای کهنه کمک کرده است. اگر نقشی در قالی قدیم ترک (عثمانی قدیم و ترکیه امروز) پیدا شود کلید کار است.

طبیعی است که تا همین حد اشکالات فراوانی بر این نظریه وارداست، به طوریکه می دانیم، "نیلوفر آبی" یا لوتوس از کهن ترین زمانها در هنر ایرانی رایج بوده است و در آثار پس از اسلام نیز همیشه دیده است.
به عقیده "جان تامپسن" حلقه ابر نماد هر گونه حلقه، روزنه و امثال آن است. و رواج این نقش در قالی های ترک (آسیای صغیر) را به شکل گیری گل ترکمنی مربوط می داند. این حلقه ابر شناخته در ایران "میله بندی و در میان ترکمنها تمیر چین" (آهن چین) است و در نقش قالی بر مینیاتورهای قرن هشتم هجری دیده می شود.

جان تامپسن ترنج هشت گوشه قالی ترک در قرن دوازدهم هجری را منشأ گلهای ترکمنی می داند در حالی که تنها بخشی از ظاهر آنها به هم شباهت دارد. و نموداری نیز در این مورد ارائه داده است. (نمودار در صفحه بعد) مهمترین مسأله در این است که محققانی نظیر تامپس هیچ گاه به نام اصلی این گلها توجه نمی کنند.
در صورتی که گلی از حلقه ابر یا هر چیز دیگر گرفته شده باشد باید نشانی هر قدر هم کوچک وناچیز از آن سرچشمه در این گلها باشد، در حالی که حتی یک نمونه نمی توان یافت که آنرا بتوان به هنر چین یا آسیای مرکزی پیوند داد.

ترکمنها گلهای اصلی قالی خود را نامهایی داده اند که صورت مهمترین آنها و معنی نام آنها مسائل بسیاری را روشن می کند.
"و چه زیبا گفته است بوگولیوبرف محقق نامی فرش ترکمن"
در فرش ترکمنی، ما به یک منبع زیباشناختی  از کار و تلاش گروهی بر می خوریم که طی نسلهای متوالی گرد آمده است. بهترین و زیباترین آنها حفظ شده و اگر خطری در کمین این باز مانده های گرانبهای زمانهای دور دست و کهنه باشد همانا، شرایط تمدن و تاراجگری زندگی کنونی ماست.
مهم ترین گلهای قالی ترکمن چنین است:

همانگونه که قبلاً ذکر شد، اکثر نقوش قالیهای ترکمنی از آنجائیکه بر گرفته از اشیاء کاربردی خاص و یا  نمونه های طبیعی مشخص هستند لذا در اکثر موارد به همان نام، موسوم شده اند. که برای نمونه موارد زیر را ذکر می نمائیم:
آدینه که به معنی اذین (زیور) است و به شکل یک زیور زرین هم هست؛ آینا؛ آینه؛ آیناقوچک (ترکیبی از آینه و قوچک)؛ اتنک، آذین )آذینک)؛ آلا و ترکیب های بسیاری با آن (سرخ، چند رنگ)؛ آق سرای (سرای سپید)، آلتی بازار (شش بازار، تقلید از چهار بازار، چهار سوق فارسی)؛ آلماباغی (باغ سیب)؛ اره گل (ترنجی که حاشیه ی دندانه دار، مثل اره دارد)؛

بادام؛ برکرک (رگبرگ)؛ بستان (بوستان)؛ بغلک (بغلک ستون، اصطلاح معماری)؛ بوتا (بوته، بته)؛ بورک (سه گوشه، سیستانی: بورک)؛ پارسی گل؛ پچ (پیچ)؛ پنجه گیره (دستگیره، پنجه گیره)؛ تاواقچا (طبقچه)؛ ترس حلقه (حلقه ی بر عکس)؛ تکبنت (ترک بند)؛ تمیر چین گل (ترنج آهنین، ترنج دارای میله بندی)؛ تومار (طومار)؛ تویه تاپان (پای شتر، سیستانی: چپات اشتر؛ این اصطلاح ترکمنی، ترجمه است).

سکر گل (شکر گل، گلشر)؛ سکر گیشیک (آب نبات)؛ تلبرگ (رگبرگ)؛ جودور (چاودار، جودانه)؛ جوز (juz، جوز، گردو)؛ چتنک (چیده، شطرنجی، سیستانی: چیتانک)؛ چرخ پلک (چرخ فلک)؛ چمچه (چمچه)؛ چووال گل(ترنج جوال)؛ قارچین گل (ترنج خورجین)؛ خمتز (خمتاز، قیقاج)؛ خوناوا (خونابه، لکه ی سرخ)؛ هراتی (شبیه ماهی درهم)؛ دالموچ (دالموش)؛ دغا (دعا، بازوبند)؛ دغدن (داغدان)؛ رگمه (رگه، ردیف)؛ زولفی زر(زلف زر، رشته ی زرین)؛ زنجیر لیک (زنجیره)؛ ساری گیره (گیره ی زرد؟)؛ ساندیق (صندوق، نوعی ترنج، مقایسه کنید با کلاردشت: صندوقی به معنی ترنجدار)؛ سگداغ گول(گل سگداغ، داغ سگ)؛ سیمک؛ شخک (شاخک)؛ شهی نوز(شهنواز)؛

شیر پنجه (پنجه ی شیر)؛ غازایاق (پای غاز، پنجه ی غاز)؛ قچک (قوچک، سر قوچ)؛ کاساکلکن (کاسه ی گلکن، کاسه ی گلین که از خود نقش دارد)؛ کرمک (نقش ریز)؛ کمر (کمر)؛ کله (کله)؛ کویر گه (دنده، ترجمه ی غلطی از دندانه)؛ گلین بارماق (انگشت عروس، ترجمه از فارسی؛ در فارسی انگشت عروس، ابروی عروس و ... نام چند نقش است)؛ گول (gül، گل)؛ گولی گل (گل گلدار، ترنج گلدار)؛ قورباغا (قورباغه)؛ گولپر (گلپر)؛ گومبذ (گنبد)؛ گیجک (کجک، زلفین)؛ گیره (گیره)؛ گیلیم (گلیم، نقش گلیم)؛ مشتی (مشهدی)؛ مورغن (مرغان)؛ میحراب (محراب، مهراب)؛ نقشی گشت (نقش گشت، شطرنجی)؛ نلداغ (نعلدان، داغ حاصل از نعل) و تعدادی دیگر ...

همانگونه که می بینیم اکثر نقشمایه ها نام ترکی دارند ولی ممکن است در میدان هر قوم دیگری دیده شوند.
مثلاً داراق (شانه) از منتهی الیه شمال قفقاز تا میان لرها قشقایی ها و بلوچ ها؛ سو (آب)، آق سو (آب روشن) حاشیه باریکی است که در تمام ایران آب یا راه نامیده می شود، آل منجیک (منجوق سرخ) حاشیه ای از دامنه های ریز است که در ایران منجوق مروارید وامثال آن نامیده می شود. بعضی از نقشمایه های آنان هم به اعتقادات قبل از اسلام بر می گردد مثل القم (نوعی نشان)، بش آی (پنج ماه) و گرنه انواع گل (göl) یا آبگیر (برابر ترنج یا حوض فارسی)، جولبارس تاپان (پای پلنگ)؛ دیرناق (ناخن)، اریک گول (گل زرد آلو)؛ ایاق (پا) و ... نامهای عادی برای نقشهای معروف است.

در آثار مردم شناسی به برخی از نشانه های کهن ترکمنها نیز بر می خوریم، نقشهایی مثل نر و ماده (از نقشهای اصیل قوم کوچ نشین) طلسم و امثال آن، دیده می شود.
می توانیم بگوییم که اصولاً عشایر به حسب فرهنگ و نوع زندگی خود نمی توانند نقشمایه هایی پیچیده داشته باشند و اگر اتفاقاً مورد پیچیده ای پیش آید نشان ذوق آزمایی است و بهترین نمونه آن در میان قشقاییها است.
دسته یی از گل های ترکمن به نام ایل معروفند و معمولاً با نام ایل به کار می روند، مثل سالور گل، تکه گل و .. از قدیم ترین نمونه های قالی ترکمن تاکنون، اینها مهم ترین نقش مایه های قالی این قومند و در واقع بیش از هر نماد یا نشان دیگری، دلیل وابستگی بافته به ایل ویژه یی هستند.

دقت در این گل ها چیزی از علائم قومی، مثل نشان یا توتم را کشف نمی کند. این گل ها اساساً هشت ضلعی هستند اما گاه تغییراتی می کنند. در این تغییرها زائده ها یا تزیین هایی به قالب اصلی اضافه می شود. تغییراتی بیرون هشت ضلعی ها، اضافه شدن قطعات ذوزنقه شکل است که در همه ی اضلاع صورت می گیرد ولی هیچوقت بیش از نیمی از طول ضلع را نمی گیرد. در دو ضلع جانبی کنگره ی بزرگی هم افزوده می شود که ذوزنقه را در بر می گیرد.
شکل اصلی معمولاً دارای دو محور است و این محورها فقط در پهلو ها تا منتهی الیه کنگره ها ادامه می یابد و به این ترتیب معمولاً تمام گل به وسیله ی این دو محور به چهار قسمت متقارن تقسیم می شود.

در درون هشت ضلعی ممکن است هشت ضلعی دیگری، یک تا سه چهار ضلعی تودرتو یا شکل هایی با اضلاع موج دار پدید آیند. در فاصله ی این شکلها تزیین های اضافه تری مثل گل (شبدر، گشنیز یا جعفری)، مرغ، میله بندی، خاج، ضربدر و ... قرار می گیرد و به این ترتیب مجموعه ی گل به صورت یک نقش پیچیده ی اسرار آمیز جلوه می کند. در تصویر دیگر ملاحظه می کنیم. در تصویر سمت چپ شکل زیر، چهار نوع از تزیین های داخلی گل ها را می بینیم.



یکی از نقش مایه ها که اکنون در قالی ترکمن دارای بیش از بیست شکل مختلف و به ویژه نوع خاصی در هر ایل، طایفه یا حتی تیره است، همان چیزی است که در میان همه ی ترک زبانان هم به گول (gül) معروف است و در میان عشایر و روستاییان فارسی زبان حوض نامیده می شود. گل ترکمنی همان ترنج ایرانی است و در نقشه ی قالی های ترکمنی تکرار می شود.

این نوع نقشه، یعنی نقشه ی با گل های تکراری (ترنج ترنج) تا پیش از دوره ی تیموری در قالی های گرانبها و درباری ایران رایج بوده است و در مینیاتورهای قرن های هشتم و نهم و اوایل قرن دهم هجری دیده می شود. اکنون گل های ترکمن دو دسته اند.
دسته یی بسیار شبیه به هم، به طوری که اگر آنها را با هم مقایسه کنیم، می توانیم به این نتیجه برسیم که احتمالاً سرچشمه ی همه ی آنها یکی بوده و در ذوق آزمایی های قومی از هم فاصله گرفته اند. از جمله:


دسته ی دیگر گل هایی که شباهتی به گل های دیگر ندارند و احتمالاً هر یک سرچشمه ی جداگانه یی داشته اند، از جمله:

ساندوق
(صندوق) را هم باید از انواع حوض شمرد؛ دسته ی دیگری از نقش مایه های ترکمنی مانند قچک؛ بوینوز یا موینوز (شاخ)؛ آلتی ایپ (شش بند)؛ دورلی قچک؛ قوچکر؛ همه ی انواع قوچکرک؛ موئیز (شاخ)؛ عمده یی از انواع پودک؛ سینک؛ زنجیر لیک؛ شخک؛ سکیز کله (هشت کله) و حتی او شورمه همه دارای یک سرچشمه هستند و می توان آنها را با هم مقایسه کرد.
چخماق :
نقشهای خان قمچی؛ ایت قویروق؛ زر حلقه (در متن: سر حلقه)؛ ساری ایچان؛ ترس حلقه (در متن: ترس خلقه)؛ القم؛ باقیشتاچکسی (در متن: bāgištačakasi)؛ چخماق (در متن: čakmak)؛ تویه میون؛ رگمه وانواعی از لجک دارای سرچشمه ی مشترکند.

خمتاز :
عده یی از نقش مایه های معروف به خمتاز (در متن: chamtos)؛ لیوف (lyuf) و مارك (در متن: morak) يکی هستند.

تعویذ :
سرباز از نوع دعا و القم است؛ خیزابی یا سگ زنجیری ترکمن (آلمانی laufender hund) که عقرب زرد (ساری ایچان)، شمرده شده است و انواعی از سیرغا (گوشواره) یکی هستند و همه از انواع تعویذ (دعای بازوبندی برای دفع چشم زخم) و امثال آن گرفته شده اند و القم و دعا را به خاطر می آورند.


ارگنگ قشته، ارکشیک، انواعی از آلتی ایپ، گیره، ایرمک قشنه، پیچاق اوجی و تکوزجیپ یک هستند.
همانگونه که می بینیم ترکمنها قومی کم آمیزش و محدود بوده اند و به همین دلیل تعداد کمی نقش پذیرفته اند، اغلب نقشهای قالی آنان تکراری بوده و گاه در بعضی قالیها بیست نقش به کار می رود. نقشهای اقوام مختلف با هم فرق دارند و تفاوتهایی از همدیگر قابل تشخیص اند.
مار گل، نماد قوم ترکمن
کاروان شتر
نقش عقاب (طغر) متعلق به طایفه ی جعفربای
طرح آینه گل، متعلق به طایفه جعفر بای، ساکن شرق دریای مازندران
نقش عقرب، متعلق به طایفه ی تکه
قابسه گل، متعلق به طایفه ی جعفر بای، این نقش لانه ی پرنده یی است که در سواحل دریای مازنداران، در میان چارپایان تخم می گذارد و مورد احترام آنهاست.
گرمج یا حصار. نقشی متعلق به طایفه ی تکه. وسیله یی است که در اطراف جای چار پایان کشیده می شود که در اینجا با فرش بافته شده است.
گرمج یا حصار
درناق گل، متعلق به طایفه ی جعفر بای
طرح درناق گل، کار استاد نیازی با الهام از کتاب مشکووا

فرش ترکمن، در دورانهای گذشته، تنها از رنگهای گیاهی و سنتی بهره می گرفته است، اما در فاصله ی دو جنگ بین الملل، رنگ های طبیعی که معروف ترین آنها روناس و قرمز دانه بود از بین رفت و رنگ های شیمیایی جای آنها را گرفت. از ره آورد این جنگها، از بین رفتن رنگ سرخ تیره ی (فلفلی) قدیم بود که به جای آن قرمز روناسی (آنیلین)، استفاده می شود.

رنگ در فرش ترکمن محدود است. فرش ترکمن تنوع رنگ آمیزی فرشهای دیگر نقاط ایران را ندارد. سابقاً پنج رنگ (سفید، سیاه، سبز تیره، لاکی تیره، و لاکی متمایل به زرد در فرش ترکمنهای ایران به کار می رفت ولی هم اکنون با تلاش افرادی همچون نیاز جان نیازی این رنگها به عدد دوازده رسیده است تا فرش ترکمنی ایران بتواند گاهی در راه پیشرفت بگذارد. رنگهایی که او افزوده عبارتنداز: طوسی، دارچینی، عبایی، قهوه اییروشن، قهوه یی تیره، طلایی، نخودی و آبی آسمانی، زیتونی، سرمه یی، سبز، مشکی، لاکی


ترکمنها  رنگها را از گیاهان مختلفی همچون روناس، برگ مو، پوست انار، پوست گردو، اسپرک به دست آورده و برای رنگ قرمز از قرمز دانه استفاده می کنند، رنگ سرمه ای نیز از نیل بدست می آید.
امروزه، اگر بافنده ای بخواهد اصالت فرش ترکمنی را حفظ کند، از رنگرزی گیاهی استفاده می کند ولی با اینهمه در برخی رنگها، ناگزیر برخی مواد شیمیایی به کار می برد که جز این هم چاره ای نیست.

"نقشهای قالی ترکمن با رنگرزی ثابت بافته نمی شوند بلکه تنوع محدودی دارند و این تنوع بیشتر تاریخی است تا جغرافیایی، مثلاً در بافته های قرن سیزدهم هجری ترکمنها، رنگ آبی ویژه یی (نیلی، کبود) به کار می رفته که در قرن چهاردهم متروک شده ولی هم اکنون به یاری هنرمندان از نو زنده شده است."
تأملي بر نقوش فرش تركمن

شیوه زندگی هرملت وقومی آکنده ازآداب رسوم،عقاید،ایده ها و وقایع تلخ وشیرین می باشد.هرقومی به تناسب نوع زندگی وکار خویش ونحوه ارتباط اجتماعی باسایر اقوام وجوامع دارای نگرش خاص خود نسبت به شیوه زیست می باشد.دروادی فرهنگ باید گفت هرملتی برای خود حماسه واسطوره هایی دارد که برای آن ملت مقدس وقابل احترام است.حماسه دردل ملت جای دارد ونماد،آرزوهای فروخفته، دست نایافته وسرکوب شده آن ملت است وقهرمان اسطوره ها روح وجسم انسانهای تابع آن ملت بشمار می روند.

ازاعتقاد باطل به خدایان متعدد دریونان باستان گرفته تاادعای خدایی فرعون درمصر،خورشید وستاره پرستی وطبیعت گرایی دربین جوامع بدوی همگی وجهی ازوجوه اسطوره واسطوره پرستی به شمار می روند.هیچ حماسه راستینی بی آنکه درقلب مردم نفوذکند نمی تواند علاقه مردم رابرانگیزاند وآنها را وادرا به حفظ وانتقال سینه به سینه این اساطیر نماید.هنرحماسی عبارت ازکشف جنبه های مهم وحیاتی عمل اجتماعی انسانهاست. بااين مقدمه باید گفت که ترکمنها نیز همانند سایراقوام وجوامع بشریدارای سمبلهای خاص خودهستندکه این سمبلها تنها ویژه ترکمنها نیسیت بلکه به نسبتی درکل جهان می توان آنرا به اقوام مختلف تعمیم داد.بسیاری راعقیده برآنست که ترکمنها قبل ازظهوراسلام توتم پرست بوده اندوعده ای نیز آنها راطبیعت گرا وطبیعت پرست می دانندکه حاکی ازعمق ارتباط این افراد باطبیعت حکایت دارد.

بعضی نیز معتقدند"اغوزها(ترکمن های اولیه)قبل ازاسلام پیرو آیین شمینیسم(بودایی) بوده اندوبه خالق خود«اولوغ بایات»(خدای بزرگ) می گفته اند.آنان عناصر طبیعت مانندآفتاب،روشنایی،آب ودرخت را مقدس می شمرده اند.
ترکمن ها آفتاب راسمبل پاکی،طهارت وسرزندگی می دانسته اند.قوچ دربین ترکمن ها سمبل قدرت وجنگندگی بوده است.ستاره قطبی نیز برای ترکمن ها محترم بوده است وآنرا بعنوان دمیرقازیق"(Demir ğaziğ(ستایش می کرده اند."دمیر قازیق"بمعنای میخ بزرگ آهنی میباشد.سمبل استواری واستقامت!چون درسرزمین ترکمنها وزش باد شمالی همیشه شدیدتر بوده وعامل فروریختن آلاچیق ایشان می شده،آنها میخ بزرگ آلاچیق را همیشه دقیقا روبه شمال (رو به ستاره قطبی) می گرفته اند.

ترکمن ها پرنده هارا نماد عروج می دانند،عقرب زرد(ساری اوچیان/Sari uçyan)را نماد بدیمنی می دانند ومعتقدند اگر عنکبوتی ازارتفاع بالا رود بدیمن است وچون پایین بیاید خوش یمن!
همینطور آنها به پرندگان شکاری علاقه خاصی داشته اندوچون معمولا قدرت وشوکت دربین هر قوم وقبیله ای ستودنی ست آنان به این پرندگان به دیده احترام می نگریسته اند بطوری که اکثر "تمغاها"(نشانه های قبایل 24گانه اغوز)الهام گرفته ازبازهای شکاری بوده است.

ونیز ترکمن ها به اسب به عنوان یک حیوان مقدس می نگرند وهیچگاه تازیانه بر اسب نمی زنند.فیل راسمبل موضع برتر می داند و«فئل پای»((Fil payرا نمادی ازعظمت وبزرگی فیل می دانند.آنان به شتر به عنوان یک حیوان صبوروبردبارونیز به عنوان یک حیوان مبارک وخوش یمن احترام خاصی قائلند.و«آق کوشه ک»(Ağ köşek/شتر سپید) درفرهنگ فولکلور آنان نماد عروسی وسپید بختی می باشد.این سمبل ها همگی درفرش ترکمن بصورت نماد وسمبل آمال و ارزوهای جامعه ترکمنی وبصورت استیلیزه شده،ظهور وبروز یافته وجاودانه مانده اند.شکل وقالب فرش ترکمن و فرش های سایر ملل شرقی ،معمولا  ازدو محدوده اصلی تشکیل می شود:1.متن یا زمینه 2. حاشیه

درشکل گیری ،ترکیب واتصال نقوش قالیچه ترکمن جز خط راست خط دیگری وجود ندارد.درقالی های ترکمن «موتیف»هایی وجود دارند فرم هندسی آنها بشکل بیضی(نمادزمین)یا دایره(نماد ماه بدر یا خورشید)است وبمنظور اجتناب ازترسیم خطوط منحنی،این گونه موتیف ها به صورت کثیرالاضلاع های منتظم نزدیک به فرم بیضی یا دایره درنقوش فرش ترکمن جای می گیرند.اندازه طرح «گؤل»Göl)/نقش)از علائم ممیزه اصلی فرش های قبایل گوناگون ترکمن می باشد.

نقش «ساق داق»(Sağ daq)(ترکیبی ازستاره هشت پربه همراه شعاعهای نور منشعب شده ازآن )یکی ازنقوش استعاری فرش ترکمن می باشدکه درحواشی پهن قالی به کار می رود.ستاره نشانه ی کورسوی امید بهنگام تیره روزیها وشکستهای پی درپی می باشد.رنگ ستاره وشعاعهای نوری منشعب ازآنها طوری انتخاب می شوندکه نمایانگر پرتو نور خورشید باشند(تبدیل کورسوی امید به منبع فیض،سعد وسعادت)
موش درفرهنگ ترکمن نماد دشمن زبون وخوارشده آن ملت است که درپی شکست ازترکمن ها راه فرار رادرپیش گرفته است ونقش «سئچان ایزی»( Ciçan izi/ ردپای موش) درواقع نمادی ازاین دشمنان شکست خورده می باشد که فرار کرده وتنها ردپایی ازخود بجا گذاشته اند.«سئچان ایزی»از کهن ترین نمادهای فرش ترکمن است وچه بسا از آغاز اولین جنگهای تاریخی ترکمنها با آنان بوده است!

نقش«قییچاق»(Ğyçak)فرم هندسی تغییر یافته نیزه می باشد که به اوساط چهار ضلع «یانقاق» (Yanğak/ گونه انسان) که کمی بطرف خارج برجستگی داردمتصل می شودوعمود بر آن قرار می گیرد.طول «قییچاق» درجهت طول افقی بلندترودرجهت عمودی کوتاه تر است.این نقش ازنمادهای جنگ است وسمبلی برای تهییج احساسات ترکمن برای شرکت درنبرد برای حفظ خاک به شمار می رود.آثار شبیه به این نقوش را می توان درمیان قبایل سرخپوست آمریکا ونیز قبایل ازتک درآمریکای لاتین مشاهده نمود. نیزه دراین نقش به وسط گونه انسان خورده است واین به این معناست که می توان باافزارجنگ،دشمن رامغلوب کردو خاک وطن را ازهجوم دشمن حفظ نمود.

منجوق(mönjiğ)ازدیگر نقوش کهن ترکمنی می باشد که ازرواج اعتقاد به طلسم وجادو برای دفع ارواح خبیثه دربین اقوام ترکمن درعهدقدیم حکایت می کند.
هنرمند ترکمن درتقسیم بندی نقوش،هرخطی راسمبل بخشی ازبدن جانوریا قسمتی ازگیاه گرفته است.درخت درنظرترکمن سمبل رشدوبالندگی وزسیدن به کمال است.نقش کبوترمظهرپرواز ورسیدن به اوج است ونیز ازدیگر شاخصه های فرش ترکمن استفاده ازدوایر پیچ درپیچ به شکل هندسی بسیارزیبا می باشد واین نقوش برتارک فرش ترکمن فراوان می نشینند.

اگرچه بافنده ترکمن به لحاظ تئوری آگاهیی نسبت به علم هندسه ندارد اما خود هندسه دان ماهری است که چگونگی بکارگیری زوایا، مناظر، خطوط ونقاط رانیک می داند وبه پیچیده ترین شکلی هندسه را درک میکند!نقوش هندسی غیر ازدستبافته ها، درزیورآلات،قاب دعا، گل یقه ها وحتی سنگ مزارها ودرآرایش احشام ترکمن ها نیز به چشم می خورند.بایدگفت ترکمن اهل نقش است، « نقشبند» است وشیفته نقوش هندسی ، و " ناقئش"(گؤل)درکلام ترکمن هنر نقش اندازی براساس نگاره های کهن، جادویی، اسطوره ای وحماسی می باشد.

صدای حرکت ایل(صدای سمّ اسبان وحشی دردشتهای هزارتو، سبز وبیکران،هی هی مردان، همهمه گوسفندان)صدای آب وباد و وطوفان، صدای نفس های صیادان ونمد مالان، خنده ها وگریه های کودکان ومناجات مردان وزنان؛ دربرخورد با احساسات، تمنّیات، آرزوها وذهنیات یک بافنده به شکل نقشمایه های فرش متجلّی می گردد ودرواقع « نقش» چیزی جز ورود یک ذهن پرسشگربه تاریکترین واسرارآمیزترین هزارتوهای زندگی بیش نیست وحدیث مکاشفه بافنده زن فرش ترکمن دررابطه با ایل وطبیعت نیز درهمین نکته متجلی می گردد.

ثروت وفقر، سلامت وبیماری، غم وشادی، بیم وامید، جنگ وصلح، هستی ونیستی دربین اقوام ترکمن به یکدیگر پیوسته اند وبراساس این مبلارزه وجدال دائمی انسان ومحیط برای هستن وبودن است که حماسه ها جان می گیرند، افسانه ها وداستانها ازدل انسان ها زائیده می شوندونمادها،نشانه ها وسمبل ها به وجود می آیند وبه این ترتیب باورها وبرداشتها بر خانه دل وتارک ذهن می نشینند وعصاره فرهنگ،هنر واعتقادات مردم ترکمن بصورت نقشمایه های جان درتاروپود قالی جان می گیرد وجاودانه می شود.
درباره "معماری ذهنی"بافندگان زن ترکمن بایدگفت ترکمن ها – بنابه شرایط محیط ونحوه زیست قبیله ای- دارای ذهنیت ساده ودرک بی واسطه ای اززندگی هستند ولی این سادگی ذهن رادرقالب پیچیده ترین طرحها بازتاب داده اند.

زن ترکمن کنش عقلمند ساده وبی پیرایه ای دارد ولی این کنشها به غامض ترین اشکال ورمزآلودترین نوع در نقوش فرشها بازنمایی می شوند.وی براساس "معماری ذهن" خود ساده ترین شکلهای طبیعی را به صورتی پیچیده به نقش می کشد وبه باوری، وی ساده می اندیشد وپیچیده می آفریند.
پیچیده ترین اشکال درفرش ترکمن، اشکال زیستی است ودرعین حال رؤیایی ترین نقوش ترکمنی نیز به شمار می رود.این نقوش آرمان ها وایده آل های قوم ترکمن رابرای زیستن درسرزمینی وسیع باچشم اندازی طبیعی درداخل خانه هایی بامعماری دایره وار( آلاچیق) که سمبل نامتناهی بودن است به نمایش می گذارند.

آلاچیق مأمن امنی برای ترکمن هاست که معماری آن براساس نیازهای طبیعی وسازگار بامحیط اطراف وی ساخته شده است. موادسازنده آلاچیق چوب ونمد است که هردوی این ابزاررا ترکمن ها ازطبیعت اطراف می گیرند. چوب ازجنگلهای اطراف آنها تأمین می شود ونمد نیز حاصل تلاش زنان است که ازپشم گوسفند حاصل می آید.
نقش آلاچیق درقالی ترکمن هیچگاه بصورت مشخص وویژه جلوه نکرده است امّا دوایرمتعدد ونیزاشکال ونقوش شبیه به آلاچیق درفرشهای ترکمن مؤید برداشت وطرزتلقی متفاوت زنان ترکمن از زیست- بوم اطرافشان می باشد.

درنهایت باید افزود که تمامی هنرهای مردم ترکمن ارتباط مستقیمی با طبیعت اطراف دارند ومحیط وطبیعت مادر، منشأ وسرچشه زایش هنر درمیان مردم ترکمن می باشند.بازنمایاندن نقوش فرش ترکمن نیز چیزی جز بررسی رابطه بین سمبل های طبیعی وجاری بین این ملت ونیز تدقیق درارتباط بین "معماری ذهنی"زنان ترکمن باطبیعت پیرامون نیست واین امر میتواند درحالت کلی تر یک قاعده برای مطالعات بیشتر روی فرش ترکمن باشد.


آينه قاپ : جلد يا پوشش آينه آيات ليق : فرشي براي مراسم تدفين آياق ليق : فرش عبادت و نملز آق سو : فرش چادرنشينان تركستان شرقي آراب ( عرب ) : نشان فرش تركمني براي فرشهاي بلوچ اُسمولدوق يا آسمالديق: فرش زينتي پنج ضلعي براي شتر عروس درمراسم ازدواج (يمود) اوقوچي : پوشش بافته شده براي نگهداري چوب يا ميله چادر (يورت ) تركمني اُنِقون :Oneghun. توتم و نشان تركمني ( آسياي مركزي )

اُجاق باشي : به شكل حرف لاتين U بِل يوپ : نوار و تسمه چادر بو : Bou : بند زينتي چادر يا يورت تركمني طرح شكل T : طرح تزييني در فرش نشانه حاشيه فرشهاي تركستاني و چيني همچنين درشكل دو تاT توتاش : Tutash. براي دستگيره ( وسيله آشپزخانه ) بكار ميرود. توربا : Torba :كيف يا كيسه كوچك در يورت تركمن (مانند، تكه توربا ) تايناق چا : پوششي براي اسب . چاليق : در جشن عروسي تركمني برروي سينه شتر زينت ميشود. چِرليك : پوشش كمياب زين اسب.

چوول : كيسه يا كيف يورت ( چادر) تركمن ها . واژه اي است تركمني. سالاچاق: بمثابه ننو براي كودكان به كار مي رود. سواستيقا : طرح خاج تزييني ، اغلب درفرش هاي ترکمن قوشمن : Ghoshmen : واژه تركمني براي نمد تركمني، چيني و تبت است گوًل : Göl : علامت و نشان قبيله اي تركمن و عنصر طرح عمده فرش تركمن . گوُل : Gül : واژه فارسي گُل. گوُلايدي : Gülaidi . طرح ونقش كوچك تركمني باكاراكتري جادويي. هاچ ( خاج ): ضميمه طرح درشكل خاج در فرش تركمن .

هاچ لي ( خاج لي ): فرشي با موتيف خاج براي پرده در ورودي يورت ( چادر ) به كار مي رود . هالي : واژه اي تركي كه به فرش گفته مي شود. كيبيتاك :Kibitak : بند زينتي يورت تركمني. يولامي : Yolami. واژه تركمني. براي نوار و تسمه يورت (چادر) بكار ميرود. مترادف ، بو Bou ، كيبيتكه Kibitke (كيبيتاك) و يوپ Yup است . مملوك : خاندان ترك - چركز در قاهره .1517- 1250 .
مصاحبه با برخي صاحبنظران و تجار
آقاي عباس محمودي تاجر فرش در مشهد
طرحهاي رايج امروز بازار طرح ماري گل آخال گل، بازوبندي، درناق گل، شانه اي، قارچين گل يا (گل جوان)، آينه گل، گل ساروق يا (قرق قوچاق)
نقشه هاي قديمي كه با كمي تغييرات و تركيبات جديد و بيشتر در ابعاد قاليچه و در برخي موارد نقشه گليم را براي بافت امروزه استفاده مي كنند.
در اين بيشترين طرح همان ماري گل است ولي براي صادرات طرحهاي متنوع تر را مي پسندند و بيشتر اندازه قاليچه و اندازه هاي 1 1 ، 2  2  و خرك 2  8
در پشتي تركمن، بيشتر طرحهاي ماري گل، قارچين گل و آينه گل و بيشتر در رنگ لاكي و گاهاً سفيد، مشكي و نيز طرح گل زرد هم خيلي كم ديده مي شود.

قاليچه هاي طرح ماري گل لاكي، رنگ روناس، سياه و سفيد قهوه اي و سابقاً بصورت رنگهاي طبيعي استفاده مي شده ولي متأسفانه امروزه رنگهاي شيميايي خيلي زياد در فرش تركمن وارد شده از نظر تار و پود بيشتر شيمي اما در منطقه آق قلاوبند تركمن چله پنبه يا ابريشم نامرغوب رايج است در منطقه جرگلان طرح گوز (همان ماري گل در حالتي ديگر) و طرح نقشه افغان بصورت چله ابريشم بيشتر و در رنگ لاكي بافته مي شود كه از نظر صادرات بازار خوبي دارد.
خانم جمشيدي مدرس فرش
در بيرجند سابقاً بيشتر پشتي تركمن استفاده مي شده و در سالهاي اخير اولاً به دليل وارد شدن پشتي هاي ماشيني و در رنگهاي متنوع و دوماً به دليل قيمت بالاي پشتي تركمن و بزرگتر شدن اندازه آن متأسفانه استقبال از پشتي تركمن كم شده.
خانم بوشادي هنر آموز فرش
مصرف فرش تركمن در بيرجند كم و پشتي هم كه سابقاً استفاده بيشتري داشته امروزه به دليل وارد شدن پشتي هاي ماشيني به بازار كم شده و معتقدند كه در رنگ بندي رنگهاي سفيد و كرم و لاكي و نقش مادي گل در فرشهاي تركمن زيبايي و اصالت خاص خود را دارند.
آقاي مودي تاجر فرش در مشهد
طرحهايي كه جهاد جديداً وارد بازار كرده مورد استقبال قرار نگرفت.
در منطقه يا موت بجنورد طرح بازوبندي بيشتر يافته مي شود. مرغوبترين رنگ مورد استفاده كرم و چون لاكي مدتي كمتر شده بود مجدداً درخواست آن در بازار به جريان افتاده.
اندازه هاي ذرع و نيم – شش متري، 9 متري و 12 متري (كه خيلي كم است) مخصوص منطقه جرگلان و تار و پود ابريشم در بازار درخواست فراوان دارد.
طرح آخال احتمالاً مخصوص منطقه قفقاز بسيار با كيفيت و بسيار گران قيمت است ولي متأسفانه بسيار كمياب ديده مي شود ولي بسيار اصيل است.
در بازار جهاني به دليل تشابه زياد با طرحهاي كشورهاي ديگر حين فرش مرغوب تركمن (شمال ايران) به خوبي شناسايي نمي شود.
خانم مهنيا هنر آموز فرش
مهم اين است كه طرح و رنگ يكنواخت قالي تركمن تكراري شده و خسته كننده بهتر است طرحهاي قديمي استخراج شوند تا در آنها نوآوري شود و رنگها و طرحهاي متنوع تر و همچنين اندازه هاي متنوع تر به بازار عرضه شود.
چگونه در نقوش فرش تركمن نوآوري كنيم؟
1-  تغييرات جزئي در نقوش تركمن:
الف) اين تغيير بايد به گونه اي باشد كه نماد اوليه را تداعي سازد و بتوان بين نقش جديد با سرچشمه مشابهت آشكاري يافت همچون انواع نقش قورباغا كه از قورباغه سرچشمه گرفته شده (شكل 1)
يا نقش قوچك كه كله قوچ را تداعي مي كند (شكلهاي 2 تا 4)
يا چينارگول كه از گل چنار الهام گرفته شده (شكلهاي 4 و 2)
www.Rugart.org

ب) در گل هايي كه از قالي اقوام ديگر الهام گرفته شده تغييرات بايد به شكل هشت ضلعي هاي منتظم يا چند ضلعي هاي منظم با اضلاع بيشتر محاط در داخل هم باشد كه بين اين چند ضعلي ها با نمادهايي مثل پاي پرنده پر مي شود.
2) راه دوم با شناخت قوم تركمن و محيط زندگيش ممكن مي گردد تا بتوان از نمادها و تصاوير محيط تركمنها اشكال تازه اي به نقوش تركمن اضافه نمود. همچنين با شناخت ديگر اقوام قاليباف مي توان نقوش هندسي تازه اي را از آنها به جمع نقوش تركمن با رعايت اصول هشت ضلعي ها افزود.
3) با شناخت نقوش اصيل تركمن كه در قسمت وسط فرشها بكار ميرود مي توان تركيبات جديدي به تعداد عده گلهاي اصلي ضربدر تعداد گلهاي متمم ايجاد كرد.

پس از نوآوري در نقوش تركمن بايد آنها را روي كاغذ شطرنجي كه خانه هايش مستطيل شكل است و طول آن دو برابر عرض آن است رسم كرد تا در موقع بافت نقوش به اصطلاح روي هم تا نخورد و جلوه خود را از دست ندهد.

ساسان سيادتي، دكتر حسين ياوري، سعيد گل محمد


اگرچه قالي هاي تركمن مانند كهن ترين قالي موجود در جهان داراي نقشه هاي تكراري است، اما نقشهاي آنها در مرحله اي ابتدايي و در حد بافته هاي ايراني قبل از دوره صفوي باقي مانده اند و تنها در رنگ مطابق روز عمل كرده اند. اين نقوش را كه با اسامي تركي مي شناسيم. مي توان در ميان لرها، قشقايي ها و بلوچها نيز يافت.
متأسفانه فرشهاي زيباي تركمن با گل هاي تكراري و رنگهاي سرمه اي، شيري (سرخ و سفيد) و شتري رو به زوال است و نقوش تركمني چنان فراموش شده اند كه اگر آنها را به تركمن ها نشان دهيم، باور نمي كنند كه اين نقش مربوط به تركمن ها بوده است. www.Rugart.org

نقوش تركمن گرچه نقش مايه اصلي يكساني ندارند، اما به مرور به هم شبيه شده اند، به گونه كه مي توان آنها را دسته بندي كرد.
بعيد نيست نقوش هندسي تركمن چون خط هيروگليف مصر باستان باشد.
همچنين گل تركمن با بيست شكل مختلف كه گول (gul) تلفظ مي شود، همان ترنج ايراني است كه در قالي هاي تركمن تكرار مي شود. اين نقش با گل هاي تكراري (ترنج ترنج) تا قبل از  دوره تيموري در قالي هاي گرانبها و درباري ايران رايج بوده. در اين ميان همچنين مي توان ترنج هشت گوشه قالي ترك در قرن دوازدهم هجري (هجدهم ميلادي) را منشأ گل هاي تركمن دانست. بعضي گل ها بسيار شبيه هم هستند. از اين رو مي توان گفت سرچشمه اصلي شان يكي بوده و بعضي آنچنان متفاوت هستند كه سرچشمه اي جداگانه داشته اند.

گل هاي تركمن را مي توان به گل هاي هشت ضلعي يا هشت كله (سكيز كله)، گل هاي هشت پر (سكيز قاپي)، گل هاي هشت پر (سكيز قاپي)، گل هاي كهن الگو، گل هاي گرد، چمچمه گول (قاشق گود) و كجبه (كجاوه) تقسيم كرد. در اين زمينه بايد گفت گل هاي گرد نيز انواع مختلفي دارد كه شامل فيلي پي گول (نقش پاي فيل)، گولي گول (گل گل دار با گل هاي ريز)، آت اياقي (پاي اسب) دغا (طلسم)، چرخ پلك (چرخ و فلك)، آدينا گل (نقش آينه) است.
گفتني است تيره و طايفه هايي كه نقوش آنها ارزش هنري بيشتري دارد عبارتند از:
آخال، اساري، بشير، جعفرباي، چدر، ساريك، سالور، يموت. همچنين بهترين جنس پشم گوسفندي به نام خارچين از نژاد ايراني و متعلق به قبيله تكه است و رنگ هاي مورد استفاده در فرش هاي تركمن نيز شامل روناس، نيل، قرمزدانه، زردچوبه است.
www.Rugart.org

در ايران دو طايفه آتاباي با كميت برتر در گنبد، جعفرباي در آق قلعه و گرگان از طايفه يموت و بخشي از ايل تكه در مراوه تپه با «بهترين كيفيت» قالي مي بافند.

زنان، بافندگان فرش هاي تركمن هستند. دختران تركمن از كودكي بافتن فرش را آغاز مي كنند تا جهيزيه اي براي خود فراهم كنند و تحت راهنمايي مادران خود فن بافندگي و نقوش سنتي را فرا مي گيرند.
www.Rugart.org

قاليچه عمده ترين محصول تركمن است. بافته هاي ديگري نيز دارند كه به شكل پالاس (پلاس)، قالي بدون پرزه، فرشهاي گره دار مخملي و ماهوتي، نوارهاي منقوش شبيه كناره با پرز و بدون پرز براي بستن نمد و قاليچه هاي كوچك براي مدخل چادر و جانمازي (نمازليك) است.

كلام آخر اينكه، بنظر مي رسد با عرضه طرحهاي از ياد رفته تغيير طرحهاي قديمي و استخراج طرحي متفاوت و ايجاد تركيبهاي جديد از گل هاي اصيل تركمن مي توان به تنوع در فرش تركمن رسيد.
www.Rugart.org


1- ترکمنهای جهان، "مراددوردیف، شهرات قادیرف" ترجمه "امانگلدی ضمیر"، انتشارات درخت بلورین، تهران چاپ اول 79
2- فرشهای ترکمنی، بوگولیوبوف، ترجمه ناز دیبا خزیمه علم، تهران موزه فرش ایران 1356
3- نقشهای قالی ترکمن و اقوام همسایه ، علی حصوری، انتشارات فرهنگان، چاپ اول 1371
4- نیاز جان و فرش ترکمن، ذبیح الله بداغی، انتشارات فرهنگان، تهران، چاپ اول 1371
5- مجله قالي ايران شماره 2 و 42.
6- قالي تركمن ، علي حصوري
7- مصاحبه با تعدادي از مدرسين، هنرآموزان و تجار فرش

8- اغوزها (ترکمنها)، پروفسور فاروق سؤمر، استانبول،1972
9- بوطیقای ساختارگرا،تزوتان تئودوروف،ترجمه محمد نبوی، تهران: آگاه، 1379
10- ترکمن های ایران،بی بی رابعه لوگاشوا، ترجمه سیروس ایزدی، تهران: شباهنگ،1358
11- ترکمنهای ایران،محمد رضا بیگدلی،تهران:انتشارات پاسارگاد، 1369
12-  ترکستان درتاریخ،ارازمحمد سارلی، تهران:امیرکبیر،1364
13-  فرش ترکمن،بوگولیبف،نازدیبا(خزیمه علم)،تهران:موزه فرش ایران، 1356
14-  نقش های قالی ترکمن واقوام همسایه،علی حصوری، تهران: فرهنگان، 1371
15- نیازجان وفرش ترکمن،ذبیح الله بداغی،تهران: فرهنگان، نوشته: احمد خاتمی نیا /دانشکده میراث فرهنگ
WWW.RugArt.org

دسته بندی: کالاهای دیجیتال » رشته نساجی (آموزش_و_پژوهش)

تعداد مشاهده: 5487 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.rar

فرمت فایل اصلی: pptx

تعداد صفحات: 98

حجم فایل:813 کیلوبایت

 قیمت: 55,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل