تحقیق اسناد تاریخی

دسته بندي : کالاهای دیجیتال » رشته تاریخ (آموزش_و_پژوهش)

بخشی از متـنِ ایـن تـحقیـق :

سخن آغاز
اسناد مهم تاريخي كه در اين مجموعه به نظرتان مي رسد ، بخشي از معاهدات سياسي ، فرمانهاي سلطنتي ، اسناد وقايع تاريخي ، اسناد حقوقي ، و نامه هاي خصوصي تاريخي خراسان است ، كه در طول سالهاي تحقيق و تهيه مطالب تأليفات متعدد خود ، درباره ي روي دادهاي اين استان گرد آوري كرده ام ، با آنكه اغلب اين استاد و عكس ها در بعضي از تأليفات منتشر شده بنده به چاپ رسيده است ، با اين وصف ، در اثر توصيه و تأكيد دوست فاضلم جناب آقاي دكتر محمد حسين پاپلي يزدي استاد دانشگاه مشهد ، كه مرا به گرد آوري و چاپ اسناد تاريخي خراسان وعكس هاي مربوطه قشويق و ترغيب فرمودند . به تهيه اين مجموعه و شرح هاي توضيحي اسناد و عكس هاي مربوطه كه تاكنون از اشخاص و منابع مختلف جمع آوري نموده ام و در ارشيو كتابخانه ام داشتم اقدام كردم. تا چاپ و منتشر شد و مورد استفاده محققان و دانشجويان قرار گيرد . لازم به ذكر است ، كه اين مجموعه اسناد مقدمه اي است بر شناخت كل اسناد مربوط به وقايع و مطالب تاريخي خراسان كه در بايگاني هاي دولتي و شخصي وجود دارد ، اميد است باانتشار اين اسناد ، دارندگان اسناد تاريخي خراسان كه در بايگاني هاي دولتي و شخصي وجود دارد ، اميد است با انتشار اين اسناد دارندگان اسناد تاريخي خراسان همت كنند اسناد خود را چاپ و در دسترس پژوهشگران قرار دهند ، يا لطفاً فتوكپي روشن وخواناي آن را براي بنده ارسال فرمايند تا در چاپ بعدي اين مجموعه استفاده گردد، و مجموعه كاملتر در اختيار علاقمندان گذارده شود.
جاي ترديد نيست كه هيچ منبعي ، دقيق تر و درست تر از اسناد نمي تواند ، زمان و حقايق روي دادها را براي پژوهش گر روشن نمايد.
در قديم اسناد را به سه نوع با عناوين زير تفكيك و تقسيم مي كردند .
1-    سلطانيات ، شامل ، مكاتبات سلطنتي و فرامين و احكام درباري
2-    ديوانيات ، شامل ، مكاتبات اداري دولتي
3-    اخوانيات ، شامل ، مكاتبات خصوصي
بعضي از منشيان درباري و دبيران قرن هاي گذشته ، همت به جمع آوري مكاتبات درباري و ديواني و شخصي به نام ، منشآت ، و ترسل ، نموده اند ، كه نام آنها و آثارشان در كتب ادبي و تاريخي ذكر شده است ، و امروز آن اسناد مورد تحقيق و استفاده ي پژوهشگران مي باشند .
جاي خشنودي است كه درسال هاي اخير ، سازمان اسناد كشور و سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ايران و بعضي از محققان دست به انتشار اسناد روي دادهايي تاريخي و مدارك فرهنگي زده اند كه فوق العاده براي محققان مفيد بوده و از آنها در تحقيقات و تأليفات خود بهره برده اند ، كه يكي از آنها نگارنده هستم
از خوانندگان گرامي تقاضا دارم با مطالعه شرح توضيحي مربوط به هر يك از اسناد و عكس هاي چاپ شده در اين مجموعه هر گونه نقص و نارسايي مشاهده فرمايند ، توضيحات لازم را با فتوكپي اسنادي كه دارند ، براي تكميل اسناد منتشر شده دراين مجموعه نشاني پستي نگارنده در سال فرمايند ، تا به نام خودشان در تجديد چاپ اضافه و منتشر گردد ، شهريور 1372 – سيد علي مير نيا 1376
مشهد ، صندوق پستي 3839/91375
تلفن – 99،7614
سكه سلطان ارغون
ضرب قوچان
سلطان ارغون پسر اباقاآن نوه هولا كوخان پس از سلطان احمد تكودار عمويش به ايلخاني مغول خراسان رسيد ( 683 هـ ، ق) و تا سال 690 هـ ، ق  در اين سمت بود ، وي سكه هايي در شهر قوچان (خمپوشان ) ضرب زده كه نمونه آن در تصوير ديده مي شود .
سكه ظهيرالدين سربدار
ضرب اسفراين
ظهير الدين سربدار بعد از خواجه يحي كروبي سومين حاكم اين سلسله بودكه در سال 759 هـ ، ق به اين مقام رسيد حكومت وي تا سال 760 دوام يافت ، او سكه هايي كه در اسفراين ضرب زد كه نمونه اي از آن در تصوير ديده مي شود .
1-    بالا – سكه ارغون خان مغول ضرب خبوشان (قوچان )
2-    پايين – سكه ظهير الدين سربدار ضريب اسفراين
سند تاريخي تفويض سلطنت ايوان
به نادر شاه افشار ، كه دريكي از خانه هاي درگز پيدا شد
وثيقه نامه كه سران طبقات مردم ايران و بزرگان و معاريف استان ها و شهرستانهاي كشور و امراء و فرماندهان ارتش ،كه دردشت مغان در ماه شوال 1148 هـ ، ق ، نوشته و ضمن آن با پذيرفتن شرايط نادر بشرح زير :
1-    ترك هواخواهي از سلطنت اولاد صفويه
2-    پيروي از مذهب سنت و جماعت جعفري ، و خودداري از سب ولعن خلفاي راشد(عمر و عثمان )
3-    تعهد وفاداري به سلطنت او و اولاد او با قيد سوگند ، سلطنت ايران را به نادر تفويض كردند ، تصادفاً هنگام تعمير خانه علي خان درگزي در سال 1331 شمسي ، از مياني كه در پوشش سقف و كاربرده بودند پيدا شد.
علي خان درگزي اولاد يكي از سركردكان سپاه نادرشاه بود ، كه در موقع نوشتن آن وثيقه نامه در التزام ركاب نادر و در حضور نادر در دشت مغان بوده است .
اين سند مهم و بي نظير در چند نسخه با خط خوش مستعليق شكسته شده ، كه احتمال دارد خط ميرزا مهدي خان استرآبادي منشي مخصوص نادر باشد ، و به وسيله ي چند نفر معتمد كه ممكن است يكي از آنها جد همين علي خان درگزي باشد ، به مهر و امضاء حاضران رسيده است ، و يكي از نسخه ها دست او باقي مانده و چنانكه ذكر گرديد، در سال 1331 در درگز پيدا شد.
نادر شاه افشار ، اصلاً از طايفه قرقلو يكي از طوايف ايل افشار درگز بود ، افشار يكي از 24 قبيله اوغوز مي باشد ، نادر شاه و در روستاي دستگرد سال 1100 هـ ، ق متولد شد ، و دوران كودكي ، نوجواني  را در درگز گذرانيد ابتدا گوسفندان پدر را مي چرانيد ، سپس رئيس سواران حكومتي درگز شد ، و بعد به خدمت شاه طهماسب دوم صفوي درآمد مراحل ترقي را تا دست يابي به سلطنت ايران با ارابه و انجام خدمات ارزنده ي خود پيمود . اين سند ، پس از كشف به وسيله ي دانش بزرگ نيا نماينده وقت مجلس شوراي ملي خريداري شد ، و به موزه ي ايران باستان اهداء گرديد ، كه امروز در آن جا نگهداري مي شود (تصوير شماره 1 ) متن اين سند چنين است :
متن وثيقه نامه دشت مغان
در حدود دو قرن است كه خاندان صفويه ، تاج و تخت سلطنت را از تصرف سلاطين تركمانپه كه اهل سنت بوده اند گرفته ، و خود براريكه سلطنت نشسته اند ، براي اينكه سلطنت خود را استحكامي بخشند بفكرشان رسيد ، فيما بين اهم بناي سب و رفض گذاشته و به دستيابي اين تدابير آتش افروزند ، و مردم را به جان يك ديگر اندازند ، اين تفرقه اندازي آنقدر پيش رفت ، تا اين كه مسلمين دست از مقاتله كفره برداشته مشغول اسر و قتل نفوس و غارت و نهب اموال و برادران ديني خود شدند ، وضع مملكت به آنجا رسيد ، كه طايفه لزكيه (لكزيه)به شروان ، و افاغبه بر عراق و فارس و اصفهان ، و ملك محمود سيستاني برخراسان و عثماني بر آذربايجان و كرمانشاهان و همدان ، و روسيه بر مازندران و گيلان دست يافتند و متصرف شدند . اهالي اين ديار و بلدان جميعاً پامال جنود حوادث فتنه اسير سرپنجه فتور و محسن گشتند ، بعد از اين كه دست اميد ، ما بي كسان و هر سو گسيخته گرديد ، دست به دامان پروردگار يكتا دراز كرديم ، و ازدرگاهش خواستيم بعداز عسر يسري ، به عنايت يزداني و مرحمت صمداني ، كوكب وجود مسعود همايون و نير تا بناك ذات فرخنده صفات ميمنت اثر طالع و بار كاب برگزيده حضرت خالق ، زحمت كش راه خلايق ، آفتاب اوج سلطنت  جهانباني ، و ستاره برج معدلت و گيتي ستاد ، مظهر قدرت الهي ، دست افشار معدن پادشاهي را از افق خراسان تابان ، مشعل دولت فروزش را براي ظلمت زايي شب تيره روزي سيله بختان ، روشن و فروزان ساخت ، اولاً به نيروي تأييد الهي دارد الملك خراسان را از وجود متغليه پرداخت ، بعد از آن ، رايت فراز عزيمت به جانب اصفهان گشته ، و اصفهان و ممالكي را كه درتصرف افاغنه بود مسخر ساخت ، و همچنين ولايت مازندران و گيلان را از تصرف اروس ، ممالك آذربايجان و كرمانشاهان و همدان و گرجستان را از تصرف عثماني انتزاع و مسخر كرده ، آثار جور و عدوان را بردند اخت ،در اين اوان سعادت غشان ، كه يعون عنايت ياري ، و چيره دستي بخت فيروز بر همگي دشمنان و سركشان ايران و اطراف ممالك محروسه غالب و مظفر ، و رعاياو ضعفاي اين بلاء كه چندين سال بود اسير انواع مصائب و گرفتار محسن نوائب بودند ، هر يك از مكان و مسقر خودآسوده حال درفاهيت پرور شدند و كارعدل … تمام و امور ممالك نظام يافت ، تمام اهالي ممالك ايران را از اسيد و فاضل ، و عالم و جاهل ، و خرد و بزرگ . و تاجيك و ترك ، و صغير و كبير ، و برنا و پير را در صحراي مغان در اردوي ظفر نمون احضار فرمود و خواهشمند اذن كلات و ابيورد (درگز ) گشته مقرر فرمودند ، كه از بردي خود از سلسله صفويه با ساير طبقات امم هر كس را كه خواهيم ، به سلطنت درياست قبول كنيم ، چون اهالي ايران آنچه در وتن مدت به روزگار خود ديده ، از گل خير بوستان دولت صوفيه بود ، كه در عهد ايشان ، آتش فتنه و نقاضت افروخته گشت همگي اطراف را به دشمني و ما را به دست انواع بالا يا و محن داده ، و در اين اواخر از عهده ضبط و محافظت ما برنيامدند و در معني همگي آزاد كرده بندگان اقدس بوديم ، از چنگ اعدا نجات ، و قالب افسرده ما را دوباره حيات دادند ، لهذا همگي در مقام تمنا آمده ، و دست به دامن مرحمتش زده مستدعي فرسخ اين عزيمت هستيم ، بندگان اقدس از راه مرحمت استدعا كمترينان را پذيرفته ترك عزيمت مذكور فرمودند ، و كمترينان قلباً و لساناً و متفق اللفظ و الكلمه بندگان اقدس را به سلطنت و رياست اختيار و ترك تولاي سلسله صفويه كرده عهد و شرط و قرار و اعتراف كرديم ، كه نسلاً بعد نسل شيوه سب و رفض مبدعه دولت صفويه را كه گناهي عظيم بود با لكيه ترك و مذهب و سنت حنيف جعفري كه هميشه راهنما و مطبوع امت احمدي بوده قبول و مسلوك نمائيم ، و از سلسله صفويه ذكوراً و اناثاً احدي را تابع و مطيع نشويم ، ودر هر ملك و شهر كه باشد ايشان را اعانت و متابعت نكنيم ، و از هر يك از كمترينان كه نسلاً بعد نسل خلاف عهد و قول ظاهر شد ، مردود در گاه الهي و مستحق سخط غضب حضرت رسالت پناهي بوده ، خون ماهدر و عرض و نفس ما مستوجب عقوبت و خطر باشد ، تحريراً في چهارم شهر شوال المكرم سنبه – 1148 هجري قمري
تعدادي از نام و مهر حاضران در مجلس
خراسان
امام قلي بيگ ، قرقلوافشار
امام وردي خان قرقلوافشار
لطف علي بيگ ، كوسه احمد لوافشار
حاج محمد بيك ، مين باشي
طهماسب خان ، جلاير وكيل الدوله
محمد علي بيك ، قرقلو ، نايب ايشيك آقاسي
علي قلي بيك ، قرقلو
باباخان ، چايشلر
اراس (اراض ) سلطان ، قراباشلو
ابراهيم بيك ، استاجلو
شكر سلطان ، باچوانلو
محمد امين بيك ، كلانتر درجز
شيخ عبدالله ، در جزي
شيخ محمد ، درجزي
علي رضا بيگ ، افشار
ميرزا جعفر ، كلانتر درون عاشورخان در جزي
ميرزا غندم ، كلانتر آشخانه
رضا قلي ، قرقلو
رستم بيك ، قرقلو
امام وردي بيك ، افشار
محمد بيك ، قرقلو
حسن بيك ، وكيل قراچورلو
محمد كريم بيك ، قرقلو
شير محمد ، در جزي
ميرزا رضا قلي ، در جزي
محمد خان عاصل ميانكوه
مصطفي بيك ، كيوانلو
احمد بيك ، گرايلي
شعادت خان قوقلو ، كشيك چي باشي
قوچه خان ، شيخوانلو
سلطان علي بيك ابيوردي
محمد رضا خان پساكوهي
محمد ولي ، در جزي
علي قلي بيك ، وكيل قوشخانه
عباس قلي بيك ، قره قوينلو
مرشد علي بيك ، وكيل گرايلي
بهبود خان ، برودنلو
استراباد
محمد قلي خان قاجار ، بيگلربيگي استراباد
جان محمد خان قاجار ، ميرآخور باشي صحرا
علي رضا بيك
محمد رضا بيك ، سركشيك باشي
محمد علي بيك ، شامبياتي
ابراهيم بيك ، ايروانلو
فارس
امير خان زند
محمد رضا بيك زنگنه
نام نمايندگان ساير ايالات ايران متأسفانه محو شده و از بين رفته است. (1)
در اين جا لازم به ذكر است ، كه نادر شاه با تشكيل مجلس مؤسسان در دشت مغان و نظر خواهي درباره سلطنت ايران ، تنظيم وثيقه نامه بر تقويض سلطنت ايران به او كه تا آن روز چنين كاري شايد در ايران بي نظير بود ، دو نظر و هدف داشت :
1-    چون مدتي در خدمت شاه طهماسب دوم بود و با ارائه كفايت و لياقت و فداكاري ارزنده در باز پس گرفتن استان ها و شهرستان هاي ايران و همچنين تاج و تخت سلطنت ايران از غاطبين بيگانه ، كه اين خدمات مورد توجه شاه قرار گرفته و بزرگترين مقام نظامي يعني شبيه سالاري ارتش ايران را اختيارات امور شرق كشور يعني فرمان فرمايي استان هاي خراسان و افغانستان و سيستان و گرگان را به او اعطا كرده بود و مهمتر از آن خواهر خود راضيه بيگم را كه قبلاً زن محمود افغان بود و بعد ازكشته شدن او بيوه مانده بود به همسري نادر و خواهر كوچكتر خود را به نام فاطمه سلطان بيگم به همسري رضا قلي ميرزا پسر نادر داده و بدينوسيله و از اين طريق نادر را به خود نزديكتر ساخته بود ، لذا نادر خواست با انجام اين كار مردم ايران ، او را در مقابل آن همه عنايات شاهانه نمك نشاس ندانند و بي وفا نخوانند .
2-    نادر توجه داشت كه هنوز ايرانيان به خانواده سلطنتي صفويه از لحاظ مذهبي ، كه پادشاه آن سلسله را مرشد و رهبر مذهبي خود مي دانند سخت دلبستگي و علاقه دارند ، خواست با سپردن آن وثيقه نامه و تقويض سلطنت ايران با قيد تعهدات در انجام شرايط نادر ، از طرف سران و بزرگان كشوري و لشكري ايران ، در آينه كسي به هواخواهي صفويه سربلند نكند ، و او بتواند ادعا نمايد كه مردم از صفويه رو گردان شدند ، و سلطنت ايران را به او دادند .
نادرشاه ، با توجه به اوضاع اسف بار ايران در اواخر دوران صفويه كه كشور پارچه ، پارچه شده ، و هر قسمت در تصرف وزير سلطه غاصب بيگانه اي بود . كه او كمر همت بر بست و جان بر كف نهاد با قدرت شمشير و ياري سران و سربازان فداكار سپاه خود همگي آنها را از كشور بيرون راند و تاج و تخت ايران را باز پس گرفت ، حقاً شايستگي پادشاهي ايران داشت ، ولي متأسفانه با آن همه پيروزي هاي درخشان در جنگ ها و توسعه حدود مرزهاي كشور و به دست آوردن غنائم بسيار ، در اثر توطئه و دسائس نزديكان خود كه از روز اول سروري او را تحمل نداشتند ، و سعي مي كردند كه او و سلطنت او و اولاد او را نابود سازند و موفق هم شدند ، نتوانست از آن همه غنائم در جهت عمران و آبادي و ترقي كشور و تأمين رفاه مردم استفاده نمايد و همگي پس از او نابود شدند .

نامه نيكلاي اول امپراتوري روسيه
به عباس ميرزا نايب السلطنه و فرمان فرماي خراسان درباره نظم و امنيت ناحيه خراسان
نيكلاي اول امپراتور روسيه ، هنگامي كه عباس ميرزا نايب السلطنه و فرمان فرماي آذربايجان به فرمان پدرش فتح علي شاه قاجار به سرپرستي استان خراسان منصوب و مأمور سركوبي طغيان خوانين ، و برقراري نظم و امنيت اين استان گرديد ، نامه اي به تاريخ 1248 هـ ، ق برابر با 13 سپتامبر 1831-م به عباس ميرزا نوشت و ضمن ابراز محبت و علاقه به عباس ميرزا ، در آن نامه براي رفع اغتشاشات و قلع و قمع طاغيان و برقراري نظم و آرامش به وي تأكيد كرد ، و اعلام نمود ، كه به سردار گرجستان دستورداده شد،كه دراين لشكركشي، مهندسين ومأمورين وملزومات موردنيازرادر اختيار او قرار دهد.
اين نامه تاريخي از هر لحاظ حائز اهميت است ، و ما اين جا ترجمه سند شماره 2 و متن نامه اصلي شماره 3 را چاپ مي كنيم و به نظر خوانندگان ارجمند مي رسانيم. بايد توجه داشت ، كه روسيه تزاري سعي و كوشش داشت تا براساس وصيت بطركبير راهي از طريق ايران به خليج فارس و هندوستان به دست آورد. بنابراين اقدام به تصرف مرو و سرخس ايران نمود و خود را به هرات و مرز هندوستان نزديك كرد ....

 بانک تحقیقات تاریخ - ادبیات - فلسفه

تـوضـیـحــاتِ فـایــل :

- این فایل با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

- تعداد صفحات : 327
- قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی

- جهت دانـلـود این تحقیق به انتهای صفحه مراجعه کنید.  

کلمات کلیدی : ,اسناد تاریخی, تحقیق در مورد اسناد تاریخی, دانلود تحقیق اسناد تاریخی, دانلود رایگان تحقیق اسناد تاریخی, پروژه اسناد تاریخی, مقاله اسناد تاریخی, مقاله در مورد اسناد تاریخی, پروژه در مورد اسناد تاریخی, پایان نامه اسناد تاریخی, تحقیق آماده در مورد اسناد تاریخی, رایگان , word , ورد, پاورپوینت , pdf, تاریخ , تحقیق آماده تاریخ در مورد اسناد تاریخی

دسته بندی: کالاهای دیجیتال » رشته تاریخ (آموزش_و_پژوهش)

تعداد مشاهده: 3391 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: word

تعداد صفحات: 327

حجم فایل:151 کیلوبایت

 قیمت: 85,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل