کتاب ملانصرالدین در انگلستان

دسته بندي : 🔺سایر » 🔺پروژه های آموزشی

کتابی را که از زیرنظر می گذرانید، متعلق به سیار، شاعر جوان و محبوب ماست که بنا به قول همردیفان انجمنی او «ده سال است که شعر می گوید و به اندازه بیست سال شکسته شده است». سیار بیست و شش سال دارد؛ متظاهر و شهرت پرست نیست. از شانزده سالگی به کار شعر پرداخته است. خود او بر این عقیه است که در عرض این ده سال، بیست و چهار ساعتی وجود نداشته که یا مطالعه ادبی نمی کرده یا شعر نمی ساخته، یا ساخته ها را به روی کاغذ نمی آورده است.

سیار در مجامع ادبی، با عرضه کردن کالای شعر خویش، در میان هنرمندان محبوبیتی عمیق و ریشه دار نسبت به خود به وجود آورده است.

بخش هایی از اشعار :
کوله باری تهیه کن امشب / هرسان صبح جان من بر لب
صبح هر موقعی خودم گفتم / همره تو براه میافتم
سخن از تاکسی مگو با من / که پیاده روم بهر جا من
بشکند گرزسنگ ره یابم / بنده با تاکسی نمی آیم
گفت دختر که حضرت ملا / مزن این حرف های نازیبا

نیست ما را جز این دگر چاره / که گذاریم پا به طیاره
بعد با لب کشید سوت بلند / پای چپ را به پای راست فکند
از صدای لطیف و نازک سوت / رفت ملا به عالم هپروت
نفسی از گلوی خویش کشید / بعد دستی بروی ریش کشید

گفت دختر شب است سوت مزن / تیشه بر ریشه سکوت مزن
گر زنی سوت جن و دیو و پری / نزد ما میکنند جلوه گری
در رک ما کنند جا امشب / خواب ما می شود فنا امشب
من جهاندیده ام تو بی خبری / مگر از من خبر بخود ببری

دخترک دست روی لب ها برد / خنده ای داشت بر لب آنرا خورد
بعد چون خنده اش گرفت زیاد / داد سرخنده را و شد آزاد
گفت آقا چه بود این گفتی ؟ / از چه ترسیدی از چه آشفتی ؟
سوت وحشت ندارد ای آقا / پری و جن نیارد ای آقا

دسته بندی: 🔺سایر » 🔺پروژه های آموزشی

تعداد مشاهده: 2493 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.pdf

فرمت فایل اصلی: pdf

تعداد صفحات: 48

حجم فایل:1,209 کیلوبایت

 قیمت: 55,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل