کتاب کارآگاه کنجوکو ۴

دسته بندي : 🔺سایر » 🔺پروژه های آموزشی

جلد چهارم و آخر کارآگاه کنجوکو تقدیم کودکان و نوجوانان این مرز و بوم می گردد .
از متن کتاب :
خاله ابتدا دکمه ی روی دیوار را فشار داد . جعبه ای بزرگ از توی دیوار بیرون آمد . در جعبه را باز کرد . ده ها عینک با رنگ های مختلف و براق ، توی جعبه چیده شده بود . زیر هر کدام چیزی نوشته بود . خاله انگشتش را روی آن ها چرخاند . بر عینک صورتی با فریم گربه ای شکل نگه داشت و گفت : « پیدایش کردم . همین است .! »

دکمه ی روی دسته ی عینک را روشن کرد . چراغ روی دسته ی عینک ، یک ، دو ، سه چشمک زد . نور صورتی رنگی تمام کارگاه را پوشاند . خاله ادامه داد :

حالا با خیال راحت می توانیم نقشه بکشیم . حالا که خنثی کننده ی ردیاب روشن است آن ها نمی توانند ما را ببینند .

عینک قبلی اش را برداشت . این عینک را روی چشمش گذاشت . گفت : به نظر شما چطور می توانیم آن ها را بکشانیم جایی که خودمان می خواهیم ؟

شهاب جواب داد : آخه چرا باید این خراب کارها را بکشانیم ؟
ستاره زیر چشمی نگاهش کرد . جواب داد : اگر نکشانیم چطور می توانیم عمارت و مجسمه و شعر کتاب هایمان را پس بگیریم ؟ ها ؟

شهاب جواب داد : من یکی که شعر کتاب خوانداری ام را نمی خواهم . برای خودشان باشد .
ستاره با لب های به هم فشرده نگاهش کرد . خاله پرسید : مقبره ی سعدی را چه ؟ بوستان و گلستان ، آن ها را هم نمی خواهی ؟

شهاب سرش را پایین انداخت و گفت : چرا می خواهم ! اما اگر ما را بگیرند چه کار کنیم ؟
خاله با لبخند جواب داد : نگران نباش ! خاله کنجوکو نمی گذارد .
ستاره گفت : فهمیدم خاله ! باید گولشان بزنیم .
شررررق ….

دسته بندی: 🔺سایر » 🔺پروژه های آموزشی

تعداد مشاهده: 1613 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.pdf

فرمت فایل اصلی: pdf

تعداد صفحات: 48

حجم فایل:15,553 کیلوبایت

 قیمت: 55,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل