مقاله بررسی پارادایم های پژوهش در حسابداری مدیریت

دسته بندي : کالاهای دیجیتال » رشته حسابداری (مقالات_و_تحقیقات)

صداقت، اعتبار ماست
اين مقاله صرفا تبديل به Word و مرتب شده تا دانشجويان بتوانند به عنوان منابع از آن به راحتي استفاده كنند و PDF آن در سايت ها موجود مي باشد: كليك كنيد

 

چكيده

موضوع پژوهش حسابداري مديريت رويه‌هاي حسابداري مديريت و فرايندهاي سازماني مي‌باشد. اين محيط پژوهش داراي ساخت اجتماعي است که عناصر وابسته به متن مانند فرهنگ، تاريخ، ارزش ها، هنجارها، سياست، اقتصاد، روابط انساني بر آن تاثير مي‌گذارد. پژوهش در اين محيط نياز به مفروضات هستي شناسي و معرفت شناسي خاص خود را دارد که قابليت درک و شناخت اين نوع واقعيت را داشته باشد. اين مفروضات در شکل پارادايم‌ها معرفي مي‌شود. پارادايم اثبات گرايي کمي با ويژگي‌هاي عينيت، اندازه‌گيري و استقلال از افکار و عقايد کنشگران با اين محيط سازگاري زيادي ندارد. در مقابل، پارادايم پژوهش کيفي با ويژگي تعريف پديده در متن تاريخي، اجتماعي آن، نظريه‌هاي چندگانه، ايجاد معني و درک عميق از روابط انساني، فرايندهاي سازماني و رويه‌هاي حسابداري مديريت بيشترين سازگاري را با اين حوزه پژوهشي دارد و دانش منحصر به فرد خود را براي توسعه دانش حسابداري مديريت ارائه مي‌دهد. استفاده از روش‌هاي ترکيبي نيز با چالش‌هاي جدي همراه است و با اين محيط ساخت اجتماعي منطبق نمي باشد.

واژه‌هاي کليدي: پارادايم، پژوهش اثبات گرايي کمي، پژوهش کيفي، نظريه‌هاي چندگانه، تغييرات سازماني.

 

مقدمه

در بررسي فلسفه پژوهش يک نقطه شروع مناسب سؤالات پژوهش است. براساس يک اصل بنيادي، روش‌هاي انتخابي براي پژوهش بايد از سؤالات پژوهش استخراج شود. پژوهشگر در پاسخ دادن به سؤال پژوهش و روش انتخابي براي آن روش شناسي ويژه اي را در نظر مي‌گيرد. منظور از روش شناسي يک فلسفه زيربنايي است که شامل ديدگاه هستيشناسي و مفروضات معرفت شناسي است. مفروضات هستيشناسي روي نگاه پژوهشگر به دنيا و آنچه به عنوان واقعيت تلقي مي‌کند تأثير دارد. استنتاج از هستيشناسي معرفت شناسي است. معرفت شناسي روي نظريه دانش، ماهيت و محدوديت‌هاي آن و نحوه کسب دانش توسط مردم درباره دنيا تمرکز دارد. بر اين اساس، چشم انداز هستيشناسي پژوهشگر باورهاي معرفت شناسانه آنها را در شکل چگونگي شناخت و درک واقعيت نشان مي‌دهد و در ارتباطات بين پژوهشگر و آنچه مورد پژوهش قرار مي‌گيرد ترسيم مي‌شود. در يک طبقه بندي سنتي درباره ماهيت واقعيت مي‌توان به دو دسته ماديگرايان و آرمان گرايان اشاره کرد. مادي‌گرايان واقعيت را امري عيني و مادي ميبينند و بنابراين رويکرد اثبات گرايي کمّي را به عنوان روش پژوهش خود در نظر مي‌گيرد در حالي که آرمان گرايان واقعيت را امري ذهني و وابسته به

ويژگي‌هاي محيط پژوهش حسابداري مديريت

براساس ديدگاه سرل[1] واقعيت‌هاي جهان را مي‌توان به دو دسته واقعيت طبيعي و اجتماعي تقسيم کرد. واقعيت‌هاي طبيعي نظير کوه مستقل از انسان‌ها وجود دارند، در حالي که، واقعيت‌هاي اجتماعي، به ويژه زيرمجموعه خاصي از آنها به نام واقعيت‌هاي نهادي، وابسته به حيث التفاتي جمعي[2] انسان‌ها هستند. در واقع اين واقعيت‌ها به واسطه توافق و پذيرش انسان‌ها وجود دارند. اما بسياري از واقعيت‌هاي ناظر به اين امور، واقعيت‌هاي عيني هستند[٣٥]. چوا[3]

پارادايم‌هاي کوهن

تامس کوهن نظريه‌هاي علم را به مثابه نوعي ساختارهاي پيچيده مي‌داند. وي دريافت که تبيين‌هاي سنتي از علم –اثبات گرايي و ابطال گرايي- با شواهد تاريخي تطبيق ندارد و کوشيد تا نظريه اي را درباره علم ارائه دهد که با واقعيات تاريخي مطابقت داشته باشد. ويژگي عمده نظريه وي تأکيد بر مميزه انقلابي پيشرفتهاي علمي است. و دومين ويژگي مهم نقش پر اهميت مميزات جامعه شناختي جوامع علمي است. تصوير کوهن از شيوه پيشرفت يک علم را مي‌توان به وسيله طرح بيپايان زير خلاصه کرد.

پيش علم علم عادي- بحران انقلاب علم عادي جديد بحران جديد

فعاليت‌هاي پراکنده و گوناگوني که قبل از تشکيل يک علم صورت مي‌گيرد، نهايتاً پس از اينکه به يک پارادايم مورد پذيرش جامعه اي علمي تبديل شد، منظم و هدفدار مي‌شود. پارادايم شامل مفروضات کلي نظري و قوانين و فنون کاربرد آنها است که اعضاي جامعه علمي خاصي آنها را ميپذيرند. پژوهشگران دورن يک پارادايم، به امري مشغول هست

پارادايم اثبات گرايي کمي به پژوهش حسابداري مديريت

ديدگاه ماديگرايان به واقعيت حاکي از عيني و ذاتي بودن واقعيت است. به اين معني که واقعيت مادي است. برايت[4] (١٩٩١) ديدگاه ماديگرايي به دنيا را بدين صورت توصيف مي‌کند: ”اغلب به ديدگاه اثبات گرايي يا مکانيکي اشاره مي‌شود که اين ديدگاه تصريح مي‌کند، روش علمي علوم طبيعي و فيزيکي به طور يکسان قابليت کاربرد در علوم اجتماعي و مطالعه رفتار انسان

پژوهش‌هاي کيفي

همان طور که اشاره شد، ديدگاه دوم به واقعيت، آرمان گرايي است. آرمان گرايي جبري بودن[5] رفتارهاي انسان را رد مي‌کند و معناي پديده را وابسته به متن و آن را به صورت تاريخي و يا اجتماعي تعريف مي‌کند. از ديدگاه اينها، واقعيت، امري ذهني، نسبي

 

[1] . Searle

[2] . منظور از  حيث التفاتي، ويژگي خاصي از ذهن است که ذهن به واسطه آن جهت دار مي‌شود. توضيح مطلب اين است که برخي از واقعيت ها داراي متعَّلق اند و بدون آن نميتوانند وجود داشته باشند. حالات نفساني  مانند باور، ميل ، قصد، ترس ، اميد، عشق ، نفرت ، حتي انواع گوناگون ادراک حسي، همه داراي حيث التفاتياند؛ بدين معنا که ناظر به اموري غير از خود بوده و به سوي امور روي مي‌آورند. براي داشتن يک ميل يا باور بايد ميل يا باور به چيزي داشته باشيم . باور و ميل بدون متعَّلق وجود ندارند. حيث التفاتي از يک جهت به دو نوع تقسيم ميگردد: حيث التفاتي فردي و حيث التفاتي جمعي. حيث التفاتي فردي در جايي است که يک فردِ تنها يکي از انواع حيث التفاتي را دارد؛ مثل وقتي که فردي فلان باور يا ميل يا قصد را دارد. اما براي تحقق حيث التفاتي جمعي دو شرط وجود دارد: اولا، بايد دو يا چند نفر وارد يک رفتار جمعي شوند؛ يعني همه آنها در تحقق يک فعل و رفتار واحد دخالت داشته باشند، به گونه اي که فعل مزبور قابل استناد به مجموع آنها باشد. ثانياً، بايد در حالاتي التفاتي نظير باورها، اميال و مانند آن مشترک باشند.

[3] . Chua

[4] . Bright

[5] . Deterministic

 

روش ترکيبي در پژوهش حسابداري مديريت و مشکلات آن

پژوهش کيفي در حسابداري در دنياي پژوهش روش شناسي کمّي در حال انجام فعاليت است. اين حوزه داراي ويژگي‌هايي از جمله واقعي و عيني بودن است که هموندان جامعه حسابداري از آن حمايت مي‌کنند.

اين حوزه تفکرات دولتي، شرکتي و اجتماعي را بيان مي‌کند که عناصري مانند اندازه‌گيري، پيش بيني، خروجي‌ها و کمّيسازي عملکرد مهم است. همچنين، اين حوزه خواهان شناسايي خود به عنوان سنت علمي و داشتن وضعيتي مانند علوم طبيعي است. در بين اغلب کشورها يک درک اجتماعي وجود دارد که تحليل و ابزارهاي رياضي و آماري، توانايي بالقوه و اجرايي خوبي

از طرف ديگر هرگونه تلاش براي اينکه نتايج پژوهش کيفي در شکل کمّي تفسير مجدد شود باعث مي‌شود که روش پژوهش کيفي در زبان قابل قبول پژوهش کمّي بيان شود. علت دفاع برخي از پژوهشگران کيفي براي انطباق بيشتر با پارادايم‌هاي کمّي بر اين اساس است که ريسک‌هاي پژوهش آنها کم شود. [٢٠]

 

بسوي پارادايم کيفي به پژوهش حسابداري مديريت

با توجه به مشکلات، چالش‌ها و عدم تطابق پارادايم اثبات گرايي کمّي و کاربرد روش‌هاي ترکيبي در پژوهش حسابداري مديريت و ويژگي‌هاي محيط پژوهش در حسابداري مديريت، احساس نياز حرکت به سوي پارادايم جديدي در حسابداري مديريت احساس مي‌شود. مرچانت و ون درسيد (٢٠٠٦) بيان کردند که پژوهش غالب در حسابداري مديريت در بين سال‌هاي ١٩٨١ تا ٢٠٠٤، ”پژوهش

 

نظريه‌هاي چندگانه

از نيمه دوم دهه ١٩٨٠ پژوهش حسابداري مديريت شاهد گرايش‌هاي زياد به تمرکز بر فناوريهاي جديد، تغيير رويه‌هاي کاري، تغيير ساختار راهبري شرکتي، راهبردهاي رقابتي، بازارهاي جهاني و ساختارهاي عملياتي بود. اين باعث يک حرکت از نظريه‌هاي فرايند کاري به سوي نظريه‌هاي نهادي، فوکالتين[1] و اقتصاد سياسي شد. اين مورد طيف غني از نظريه‌هاي مختلف را ايجاد کرد که در پژوهش حسابداري مديريت به ويژه در سنت پژوهش کيفي استفاده شد. بنابراين

انديشگاه طرح نابخردانه[2]

اين نظريه يکي از ابتدايي‌ترين نظريه‌هاي پژوهش حسابداري مديريت است. اين نظريه مفروضات عقلانيت را در انتخاب‌هاي سازماني زير سؤال ميبرد. در رويکرد عقلانيت در انتخاب‌هاي سازماني، هدف‌هاي سازماني به صورت تفصيلي، شفاف و سازگار بيان مي‌شوند. براي مسائل بررسيهاي جامعي براي گزينه‌هاي امکان پذير صورت مي‌گيرد و اين گزينه‌هاي در شکل منفعت و هزينه بررسي و راهبردهاي تصميم گيري بهينه مي‌شوند. در اين نظريه، هدف‌هاي سازماني غيرشفاف

رويکرد طبيعت گرا[3]

اين نظريه تلاش مي‌کند که عمل و رويه حسابداري مديريت را در زمينه سازماني روزمره خود و وضعيتي که دارد بررسي کند. اين چشم انداز مطالعات بااهميتي را براي رويه و عمل حسابداري مديريت ايجاد کرده است. براي نمونه مي‌توان به کاربرد اين نظريه در بودجه بندي سرمايه اي و پژوهش درباره اهميت گفتگو در کار حسابداري مديريت اشاره کرد[٣].

نظريه حامي اصلاحات بنيادي[4]

اين نظريه براساس ايده‌هاي مارکس، انديشگاه فرانکفورت و کتاب شناسي فرايندکاري ايجاد شده است.

رويه‌هاي حسابداري مديريت را به سياست‌هاي آزادي مرتبط مي‌کند و سعي در بيان نهادينه شدن رويه‌هاي حسابداري مديريت در ايجاد و دائميسازي جامعه نابرابر دارد. منظور از جامعه نابرابر، وضعيتي است که همه اعضاي آن شانس مساوي براي زندگي ندارند و منابع

 

[1] . Foucaultian

[2]. Non-Rational Design School

[3] . Naturalistic Approach

[4] . The Radical Alternative

نظريه نهادي[1]

اين نظريه در واکنش به ساختارهاي ثانوي رفتار جمعي پديد آمد. به عبارت ديگر، اين نظريه قوانين ساخته شده به صورت اجتماعي را به عنوان توضيحي براي رفتار جمعي مي‌داند. در رويکرد مقابل اين نظريه رفتار جمعي را حاصل جمع اعمال و رفتار افراد مي‌دانند[٣]. از اين نظريه معمولاً در پژوهش‌هاي بودجه بندي [٣]، در مديريت عمومي نوين در بخش عمومي [٣٧] استفاده شده است.

نظريه ساختاري گيدنس[2]

اين نظريه بر جريان فعال زندگي اجتماعي تأکيد دارد. مرکز ثقل اين نظريه ساختار اجتماعي است. گيدنس ساختار اجتماعي را مواردي مي‌داند که به وسيله کنشگران مورد استفاده قرار مي‌گيرد و براي ايجاد الگوهاي روابط اجتماعي در پهنه مکان و در طول زمان به

 

[1] . Institutional Theory

[2] . Structuration Theory

 

نظريه کنش گر- شبکه اي[1]

اين نظريه براساس آراي برنو لاتور[2] فيلسوف معروف فرانسوي است. وي ماهيت علم را يک کنش ارتباطي مي‌داند و معتقد است ماهيت معرفت شناسانه علم تحت تأثير گفتگوها و تعاملات افراد است. لاتور بيان مي‌کند که علاوه بر انسان ها، فناوري و طبيعت نيز کنشگري مي‌کنند. اين نظريه اي برساخت گرايي اجتماعي است که در تبيين و توليد علم رويکردي ترکيبي

نظريه فوکالتين

ميشايل فوکالت محوري اساسي در ايجاد تاريخچه‌هاي جديد در حسابداري مديريت داشته است. روش باستان شناسي وي به بررسي رويه‌هاي اجتماعي

انعکاس و استحکام در پژوهش کيفي حسابداري مديريت

دو مفهوم انعکاس و استحکام در پژوهش کيفي معاني متفاوتي نسبت به پژوهش اثبات گرايي کمّي دارد. در زمينه مفهوم ”انعکاس“ در پژوهش کيفي ارتباط نزديکي بين پژوهشگر

تطبيق پارادايم پژوهش کيفي با جريان پژوهش‌هاي حسابداري مديريت

مسائل ارائه شده به کمک پژوهش حسابداري مديريت معاصر قابل توجه است. در گذشته، مسائل تسهيم بها، ابعاد رفتاري فرايند بودجه بندي و مديريت بها مورد تأکيد بوده و هنوز هم اين تأکيد ادامه دارد. از دهه ١٩٨٠ به بعد زمينه‌هاي عملکرد راهبردي ديگري نيز در کتاب شناسي پژوهش حسابداري مديريت مطرح شد. از جمله اين موارد مي‌توان به طراحي و اجراي سيستم کنترل مديريت، سيستم‌هاي پاداش و ارزيابي عملکرد، حسابداري مديريت راهبردي و تغيير حسابداري

يافته‌هاي پژوهش کيفي در جريان پژوهش تغييرحسابداري مديريت و تغييرات سازماني

يکي از جريان‌هاي اصلي در پژوهش حسابداري مديريت، حسابداري مديريت و تغييرات سازماني است که پژوهشگر کيفي در آن قرار مي‌گيرد[٢٩]. در اين جريان پژوهشي مطالعات متعددي صورت گرفته است که به برخي از آنها اشاره مي‌شود. [٣] در بررسي پژوهش حسابداري مديريت جايگزين، يافتند که چنين مطالعاتي اشاره به ”عدم احتمال تغيير هدفمند و قابل پيش بيني“ دارد. آنها در بررسي مطالعات تجربي، يافتند که رويه‌هاي حسابداري سازماني در نمايش

چالش‌هاي گذار از اثبات گرايي کمي به پارادايم پژوهش کيفي در پژوهش حسابداري مديريت

عبور از پارادايم پژوهش اثبات گرايي به سوي پارادايم پژوهش کيفي، اين مسير حرکت را با توجه به پارادايم حاکم بر حوزه پژوهش در حسابداري مديريت با چالش هايي همراه مي‌کند. از جمله اين چالش‌ها مي‌توان به مهم ترين آنها به شرح زير اشاره کرد:

١. روش شناسي‌هاي کمّي که با

مسير پژوهش کيفي و کمک به توسعه دانش

از اوائل دهه‌هاي قرن بيستم، عمل حسابداري مديريت و پژوهش در آن گرايشها و تغييرات بااهميتي را در خود ديده است. از دهه ١٩٣٠ تا ١٩٥٠، موضوع مورد توجه بسط سيستم‌هاي بودجه بندي و بهاگذاري بود. در دهه ١٩٦٠ روي کاربرد اطلاعات حسابداري براي کنترل و برنامه ريزي تأکيد شد. دهه ١٩٨٠ نقطه شروع تأکيد بر کاربرد حسابداري

بحث و نتيجه گيري

فلسفه زيربنايي پژوهشگر دربرگيرنده ديدگاه هستيشناسي و معرفت شناسي است و اين دو مورد بر شناخت و درک واقعيت متمرکز هستند. براساس دو ديدگاه سنتي به واقعيت يعني ماديگرايي با روش اثبات گرايي خود واقعيت را امري عيني و مستقل

فهرست منابع

١. آلن اف چالمز.(١٣٩٢). چيستي علم، درآمدي بر مکاتب علم شناسي فلسفي. ترجمه سعيد زيبا کلام. انتشارات علمي و فرهنگي. تهران.

2. Ahrens T, Chapman CS. (2006). "Doing qualitative field research in management accounting: positioning data to contribute to theory". Accounting, Organizations and Society; 31:819–41.

 

[1] . Actor Network Theory

[2] . Latour

دسته بندی: کالاهای دیجیتال » رشته حسابداری (مقالات_و_تحقیقات)

تعداد مشاهده: 2002 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.doc

فرمت فایل اصلی: .docx

تعداد صفحات: 20

حجم فایل:154 کیلوبایت

 قیمت: 35,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل